اخبار بازی

فکت بازی؛ حقایق شخصیت Agent 47 از سری Hitman

احتمالا هر کسی نام Agent 47 را شنیده یا حداقل یک بار تصویری را از او دیده است، اما کمتر کسی از داستان و نکات مربوط به این شخصیت رمزآلود خبر دارد.

همانطور که بازی‌های ویدیویی پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر شده‌اند، داستان‌هایشان نیز بهبود یافته‌اند. بازی‌های قدیمی مانند Super Mario Bros اورجینال، دارای مقدمات و اهداف ساده‌ای بودند، در این بازی ما نقش یک لوله‌کش را بازی می‌کردیم که باید شاهزاده‌ای را از دست یک گروه متشکل از لاک‌پشت‌های جهش‌یافته و رهبر عظیم‌الجثه‌شان نجات می‌داد. هدف Sonic the Hedgehog نجات جهان از دست یک دانشمند دیوانه بود. در واقع داستان این بازی‌ها ساده بود، اما کار خود را به درستی انجام می‌داد.

این روزها توطئه‌های موجود در داستان‌ها پیچیده‌تر شده‌اند، اما اهداف کلی مشابه هستند. به عنوان مثال، مجموعه‌ی Mass Effect با شخصیت‌هایی که طیف گسترده‌ای از ماموریت‌ها را برای نجات کهکشان و پیشبرد آینده‌ی بشر انجام می‌دهند، یکی از عمیق‌ترین داستان‌هایی را دارد که یک فرنچایز می‌تواند داشته باشد. در کنار داستان‌هایی که عمیق‌تر هستند، شخصیت‌ پردازی‌ها نیز به ارتفاعاتی باورنکردنی رسیده‌اند و ما را با دشمنان وحشتناک، شوم و قهرمانان جدیدی آشنا می‌کنند که هر کدام از قبلی تأثیرگذارتر هستند.

بسیاری از این قهرمانان پیشینه‌های شگفت انگیزی دارند، از جمله شخصیت Master Chief از Halo و البته Agent 47 که موضوع اصلی این مقاله است. ما بعد از هشت بازی کنسول/کامپیوتر و دو فیلم، ایده‌ی خوبی در مورد داستان و شخصیت‌های سری Hitman داریم، اما نکات مربوط به شخصیت کت و شلوار پوش محبوب ما، هنوز تا حدودی رمزآلود باقی مانده‌اند. می‌‎دانیم که او یک کلون تغییر یافته‌ی ژنتیکی است که قصد دارد بزرگ‌ترین قاتل تمام دوران باشد، اما اگر در بازی توجه زیادی نکنید، ممکن است بسیاری از جنبه‌های این شخصیت نمادین را از دست بدهید.

حقایق شخصیت Agent 47 از سری Hitman

14- قرار بود او شکل و شمایل دیگری داشته باشد

Agent 47

به سختی می‌توان شخصیت اصلی این فرنچایز را چیزی جز یک مرد کچل و خونسرد با کت و شلوار تصور کرد، با این حال مدت‌ها پیش و قبل از اولین بازی، ایده‌های دیگری در تفکرات سازندگان وجود داشت.

جیکوب اندرسون (Jacob Anderson)، طراح این شخصیت، طی مصاحبه‌ای در حدود یک دهه و نیم پیش، در مورد ظاهری که به آن عادت کرده‌ایم صحبت کرد و اظهار کرد که برنامه‌ی اولیه‌ی آن‌ها این چنین نبود. او درباره‌ی طرح‌های دیگری از جمله یک مرد مسن‌تر، پرمو، و شخصیتی که به قول اندرسون «عینک‌های عجیب و غریب و پیشرفته» می‌زد، صحبت کرد. ما نمی‌توانیم تصور کنیم که اگر Agent 47 ظاهری غیر از این داشت، فرنچایز Hitman تا این حد موفق می‌شد یا خیر.

13- تئوری‌های مربوط به طاس بودن Agent 47

در طول سری، ما همیشه Agent 47 را به عنوان یک مرد طاس می‌بینیم و او حتی در فلش‌بک‌های مربوط به کودکی خود نیز، مو ندارد. هیچ پاسخ قطعی‌ای برای این که چرا او طاس است موجود نیست، اما برخی نظریه‌ها در این باره وجود دارد.

اولین مورد بسیار ساده است: در کودکی، کارکنان آسایشگاه سر تمام کلون‌ها را تراشیدند. مورد دوم این است که کلون‌ها همگی از نظر ژنتیکی تغییر یافته‌اند تا موهایشان رشد نکند. نظریه‌ی سوم در مورد Agent 47 این است که یکی از پنج مردی که DNA او بر اساس آن‌ها ساخته شده بود، بدون مو بود و این ویژگی از این طریق منتقل شد. نظریه‌ی نهایی این است که به تمام کلون‌ها در دوران جوانی نوعی داروی آزمایشی داده شد و این مواد شیمیایی همه‌ی آن‌ها را بدون مو کرد.

12- یک مجموعه رمان‌ درباره‌ی او وجود دارد

حدود یک دهه پیش، کتابی با موضوع Agent 47 و به نام Hitman: Enemy Within منتشر شد. بین طرفداران وفادار در مورد این که آیا داستانی که در این رمان گفته می‌شود را می‌توان به عنوان یک داستان معتبر تلقی کرد یا نه، اختلاف نظر وجود دارد. در واقع هیچ یک از سازندگان بازی‌های این سری به داستان آن توجه نکرده‌اند. البته این رمان نکات زیادی را به دانسته‌های ما از داستان کلی سری، چند یادداشت جالب در مورد رابطه‌ی دایانا (Diana) و Agent 47 و جوانی او در آسایشگاه، اضافه می‌کند.

مطالعه‌ی یک رمان 300 صفحه‌ای هرگز ایده‌ی بدی نیست و این کتاب خواندنی، هیجان انگیز و لذت بخش است. جدای از برخی نکات در مورد روزهای ابتدایی Agent 47، داستان این رمان به جزئیات جنگ مخفیانه بین آژانس بین المللی Contract و شرکت دیگری که خدمات مشابهی را ارائه می‌دهد، می‌پردازد.

11- او دوستدار حیوانات است

یک پلیر معمولی که توجه کمی به جزئیات دارد ممکن است فکر کند Agent 47 دیوانه‌ایست که فقط به خاطر علاقه‌اش به کشتن، جان افراد را می‌گیرد، اما او برخلاف این تصور، از احساساتی برخوردار است. بدیهی است که قراردادهای او بی‌رحمانه و حرفه‌ای انجام می‌شود، اما وقتی او در حال انجام قراردادی نیست، رفتارش تا حدودی متفاوت است. یکی از نمونه‌هایی که او جنبه‌ی مهربان‌تر خود را نشان می‌دهد، عشق او به حیوانات است.

او در دوران کودکی خود از یک خرگوش به عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌کرد. این خرگوش برای استفاده در آزمایش در نظر گرفته شده بود اما از آزمایشگاه فرار کرد. چند سال بعد به طور تصادفی گردن این خرگوش شکست و Agent 47 جوان بعد از این اتفاق گریه کرد. او بعداً یک موش را به عنوان حیوان خانگی گرفت اما این موش نیز توسط کلون‌های دیگر کشته شد. او همچنین یک پرنده‌ی خانگی در Blood Money داشت، اما در ادامه مجبور شد که آن را در یک صحنه‌ی نسبتاً دردناک بکشد.

10- او ویژگی های انسانی و عادی دیگری نیز دارد

این تصور غلط وجود دارد که Agent 47 فقط همه را در مسیر خود می‌کشد و هیچ احساسی نسبت به کسی ندارد. این درست نیست زیرا حداقل سه فرد برجسته وجود دارند که او در طول سری نسبت به آن‌ها دوستی و محبت نشان داده است.

دایانا، سرپرست قدیمی و شریک فعلی Agent 47 است و وی برایش ارزش زیادی قائل می‌شود. علاوه بر دایانا، او در برخورد با ویکتوریا (Victoria) در Absolution انسانیت زیادی از خود نشان داد. مامور 47 همچنین رابطه‌ی دوستانه‌ای با پدر امیلیو ویتوریو (Emilio Vittorio) داشت؛ در واقع این شخصیت به Agent 47 کمک کرد تا قبل از شروع بازی Silent Assassin برای مدت کوتاهی از زندگی خشونت آمیز خود دور شود. او بسیار حرفه‌ای است و شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهند Agent 47 از برخی قراردادهایی که انجام داده پشیمان است.

وی همچنین دارای حس شوخ طبعی است که گهگاه خود را نشان می‌دهد. علاوه بر شوخ طبعی، در رمانی که پیشتر به آن اشاره کردیم، به شیطنت او در کودکی نیز اشاره می‌شود. او با یک تیرکمان به نگهبانان و کارکنان آسایشگاه شلیک می‌کرد و گهگاه در حین آموزش اسلحه با شلیک‌های خود یک صورتک خندان روی هدف می‌ساخت.

9- بارکد معروف

بارکد پشت سر او دوازده شماره روی آن دارد که او را بر اساس تاریخ تولد و محل قرارگیری او در برنامه‌‌های دکتر اورت مایر (Dr. Ort-Meyer) را مشخص می‌کند.

شش عدد اول “640509” است که نشان می‌دهد او در سال 1964 در پنجمین روز از ماه نهم (5 سپتامبر) “متولد” شده است. شش عدد بعدی “040147” نشان دهنده‌ی سری چهارم کلون‌ها است و این که او اولین فرد از کلون‌های سری خود و چهل و هفتمین کلون از مجموع آن‌ها، به حساب می‌آید. واضح است که این نکات برای داستان بازی نسبتاً بی‌اهمیت هستند، اما دانستن این که آن دوازده عدد بی‌معنی نیستند، جالب توجه است.

8- دیوید بیتسون؛ صداگذار Agent 47

ساخت ظاهر Agent 47 کار چندان سختی نبود، چرا که او از ظاهری نسبتاً ساده برخوردار است: یک مرد خوش اندام و کچل با کت و شلوار. با این حال، چهره‌ی او در اصل بر اساس همان مردی ساخته شده است که وظیفه‌ی صداگذاری او را بر عهده دارد. دیوید بیتسون (David Bateson) هنرمند اهل آفریقای جنوبی، وظیفه‌ی صداگذاری اصلی Agent 47 را بر عهده دارد و همین نقش او در سری Hitman، شهرت خوبی را برای او فراهم کرده است.

او از Codename 47 تا Blood Money در سال 2006، صداپیشه‌ی Agent 47 بود و به محبوبیت بالایی میان طرفداران سری دست پیدا کرد. هنگامی که Absolution در سال 2012 در حال تولید بود، او به یکی از طرفدارانش گفت که مطمئن نیست که آیا دوباره برای اجرای صدای Agent 47 انتخاب خواهد شد یا خیر. این موضوع به طور موقت موجی را در میان وفاداران سری ایجاد کرد. اما او در نهایت وارد پروژه شد و البته، روی جدیدترین Hitman کار کرد و این بار مدت کوتاهی پس از اعلام این پروژه، مشارکت خود را با آن اعلام کرد تا دیگر باعث ایجاد موج منفی میان طرفداران نشود.

7- فیلم Hitman 2007 داستان او را اشتباه روایت می‌کند

یکی از دلایلی که فیلم‌های ساخته شده از روی بازی‌های ویدئویی به ندرت با عناوین مربوطه مطابقت دارند این است که این فیلم‌ها معمولا به داستان بازی پایببند نیستند.

فیلم Hitman 2007 نیز از همین موضوع رنج می‌برد؛ چنان که در این فیلم، آن‌ها به برنامه‌ی مهندسی ژنتیک اشاره نمی‌کنند و در عوض به طور ضمنی گفته می‌شود که Agent 47 در کودکی ربوده شده است. علاوه بر این، او توسط چیزی به نام “The Organization” در آن فیلم به کار گرفته شده است و کسی نمی‌داند که چرا آن‌ها نمی‌توانستند به سادگی طرح داستان سری بازی‌ها را دنبال کنند.

6- فیلم Hitman 2015 نیز در ارائه‌ی داستان Agent 47 اشتباه می‌کند

اگر از طرفداران معمولی هستید و زیاد اهمیت نمی‌دهید، پایبندی به قوانین رایج یک سری بازی کار چندان مهمی نیست، اما طرفداران هاردکور و قدیمی این فرنچایز می‌دانند که داستان جذاب Hitman آن‌قدر پیچیده نیست که نتوان در ساخت یک فیلم به آن پایبند بود.

این فیلم با بازی روپرت فرند (Rupert Friend)، داستان Agent 47 را در حال ردیابی خالق خود یعنی یک دانشمند ژنتیک روسی نشان می‌دهد که در ادامه‌ی فیلم و پیش از تکمیل پروژه فرار می‌کند. اولین اشتباه این فیلم در این است که اورت مایر، دانشمند خالق Agent 47، آلمانی است نه روسی. دومین اشتباه نیز آن جایی رخ می‌دهد که این دانشمند فرار می‌کند، در حالی که در بازی Codename 47 خبری از فرار اورت مایر نیست و او در نهایت توسط Agent 47 کشته می‌شود.

5- سایر بازیگرانی که نزدیک به ایفای نقش Agent 47 بودند

اولین فیلم هیتمن مدت زمان زیادی در حال ساخت بود. ایده‌ی فیلمی بر اساس این فرنچایز در سال 2003 مطرح شده بود، اما محصول نهایی در اواخر سال 2007 در سینماها نمایش داده شد.

همانطور که می‌دانید، تیموتی اولیفانت (Timothy Olyphant) نقش Agent 47 را بازی کرد و این کار را به خوبی انجام داد. البته در ابتدا قرار بود وین دیزل (Vin Diesel) تهیه کنندگی و بازی در این فیلم را بر عهده بگیرد. در حالی که شخصیت او و به طور کلی شخصیت‌هایی که وی بازی می‌کند با شخصیت Agent 47 تضاد داشت، او در اواسط دهه‌ی 2000 در اوج شهرت بود و ما تعجب نمی‌کنیم که او در ابتدا برای این نقش در نظر گرفته شده بود. تا به امروز مشخص نیست که چرا او در این فیلم ایفای نقش نکرد.

علاوه بر وین دیزل، بروس ویلیس (Bruce Willis) برای بازی در این نقش مورد بحث قرار داشت و همچنین شایعه شده بود که پل واکر (Paul Walker) قبل از مرگ ناگوارش، قرار بود در فیلم Hitman 2015 حضور داشته باشد.

4- اولین قربانی Agent 47

بزرگ شدن در یک آسایشگاه برای هیچ یک از بچه‌هایی که در برنامه‌ی شبیه سازی ایجاد شده بودند آسان نبود، اما Agent 47 از همسالان خود نیز بد رفتاری‌های زیادی می‌دید.

همانطور که پیشتر گفتیم، موش او (یکی از اولین موجودات زنده‌ای که واقعاً دوست داشت) توسط یک کلون دیگر کشته شد. همچنین کلون دیگری که از اعضای شش سری شبیه سازی شده بود، در دوازده سالگی Agent 47 را عذاب می‌داد. وی یک روز این کلون را با خفه کردن او در حمام و رها کردنش در توالت کشت. او اولین قربانی انسانی Agent 47 بود.

3- فهرستی کوچک اما مفصل از صفات او

اغلب اوقات، اگر از یک طرفدار معمولی بپرسید که چه چیزی Agent 47 را نسبت به افراد عادی عالی‌تر می‌کند، آن‌ها چیزی را با این مضمون بیان می‌کنند که “خب او از نظر ژنتیکی اصلاح شده است تا بهتر شود.” این یک پاسخ بسیار ساده و ابتدایی است و ما پاسخ بهتری را به شما خواهیم داد.

علی‌رغم سن 50 سالگی، Agent 47 هنوز می‌تواند 10 کیلومتر را در کمی بیش از نیم ساعت بدود. سرعت واکنش و حرکت او باورنکردنی است، زیرا در زمانی که مارک پارچزی سوم (Mark Parchezzi III) سعی کرد در Blood Money به او شلیک کند، Agent 47 به راحتی از گلوله‌ی وی جاخالی داد. او همچنین در مقایسه با انسان‌های معمولی، متابولیسم سریع‌تری را از خود نشان می‌دهد. قدرت و توانایی او در برابر صدمات ناشی از شلیک‌ها، اشیاء، تیغه‌ها و هر چیز دیگری که بر روی وی استفاده می‌شود نیز تا حدی به دلیل تربیت و همچنین تغییرات ژنتیکی او است.

2- سلاح‌های محبوب Agent 47

در میان نمادین‌ترین سلاح‌ها در بازی‌های ویدیویی، می‌توان به «Silverballers» معروف Agent 47 اشاره کرد. این که او می‌تواند این دو Pistol قدرتمند را به طور همزمان شلیک کند، گواهی بر مهارت‌های اوست.

چیزی که مردم در مورد Silverballers نمی‌دانند این است که آن‌ها بر اساس یک سلاح گرم واقعی ساخته شده‌اند. AMT Hardballer یک کپی از Colt 1911 است که با فولاد ضد زنگ ساخته شده و بین اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 2000 عرضه شده بود. جالب اینجاست که ما این اسلحه را در اولین فیلم ترمیناتور و بازی Resident Evil 4 (با نام Killer 7) نیز دیده‌ایم.

1- هدف اصلی از پروژه‌ی کلون سازی

یکی از شناخته شده‌ترین جنبه‌های شخصیت Agent 47 این است که او از روی DNA پنج نفر شبیه سازی و از بدو تولد برای تبدیل شدن به یک قاتل تعلیم داده شده است تا بتواند هر هدفی که به او اختصاص داده می‌شود را از بین ببرد.

همانطور که قبلاً اشاره کردیم، او از اولین دسته‌ی کلون‌ها فاصله‌ی زیادی دارد و به عنوان نمونه‌ی بی‌نقص این پروژه به شمار می‌رود. چیزی که بسیاری از مردم نمی‌دانند این است که ترور، هدف اولیه‌ی آزمایش کلون سازی دکتر اورت مایر نبوده است. هدف او این بود که کلون‌های ژنتیکی خود و پنج جنایتکار دیگر را پرورش دهد تا هر زمان که به جایگزین نیاز داشتند، با مشکلی مواجه نشوند.

author-avatar

About واران گیم

واران گیم محلیست برای انتقال اخبار بازی ها و ارائه خدمات به کاربران فارسی زبان جهان

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *