در این مقاله به بررسی پاسخهای احتمالی سونی نسبت به اشتراک گیمپس و خریدهای هنگفت مایکروسافت در این چند سال پرداختهایم.
بر خلاف نسل هشتم که شاهد رقابتی کاملاََ یک طرفه به نفع سونی و پلی استیشن در دنیای کنسولها بودیم، نسل نهم به مراتب نزدیکتر و جذابتر دنبال میشود. پس از به روی کار آمدن فیل اسپنسر و همچنین تغییر اساسی خط مشیء مایکروسافت در قبال برند Xbox، شاهد تحولی اساسی در اکوسیستم گیمینگ مایکروسافت بودیم.
خلق سرویس اشتراکی Game Pass، خریدهای متعدد مایکروسافت و هزینهی هنگفت این شرکت، نسل نهم را بسیار هیجانانگیز ساخته است. با این که همچنان پلی استیشن از لحاظ سودآوری مالی و تصاحب بازار از رقیب دیرینهی خود پیش است، اما سایهی سنگین Xbox را به شدت حس میکند. خصوصاََ با تصاحب شرکت Activision Blizzard و گرفتن IPهای بزرگی مانند Call of Duty (در کنار The Elder Scrolls و آی پیهای بزرگ دیگر)، کاملاََ مشخص است که در نسل جدید مایکروسافت بسیار دست پر و آماده است. طبیعتاََ در این میان، نباید از گیم پس غافل شویم.
در این اوضاع و احوال، بمب خبری مایکروسافت تصاحب Activision Blizzard بود که صنعت گیم را شگفتزده کرد و باعث سقوط چند درصدی سهام سونی نیز شد. البته سونی نیز از قافله عقب نماند و چند روز پیش رسماََ شرکت مستعد Bungie، خالق هیلو، را خریداری کرد. در زمینهی چرایی خرید این استودیو و تحلیل جزئیتر، اگر بخواهیم به آن مسأله وارد شویم از بحث اصلی دور میشویم. اما اگر به دانستن دلایل تصاحب بانجی توسط سونی علاقهمند هستید، میتوانید مقاله دوست و همکارم محمدحسین کریمی را از این لینک بخوانید.
اما اکنون یک سوال بزرگ وجود دارد. آیا کار سونی با خریدهای بزرگ تمام شده است؟ آیا شاهد بمبهای خبری مشابه در طول سال ۲۰۲۲ خواهیم بود؟ آیا سونی اصلا نیازی به خریدهای بیشتر دارد؟ واکنش احتمالی مایکروسافت چه خواهد بود؟ این سوالات و سوالات مشابه را در ادامه پاسخ خواهیم داد.
آیا سونی لزوما به خریدهای بیشتر احتیاج دارد؟
هم بله و هم خیر. شاید عجیب به نظر برسد، ولی حقیقت این است سوال پاسخ قطعی ندارد. با وجود خریدهای هنگفت مایکروسافت و سرمایهگذاری عظیم روی گیم پس، سونی همچنان فوقالعاده عمل میکند. کنسول PS5 فروشی رویایی را به ثمر رسانده است، درآمد ناشی از خریدهای نرمافزاری و پرداختهای درون برنامهای افزایش پیدا کردهاند و برند پلی استیشن در وضعیتی بسیار درخشان قرار دارد. البته بدیهی است که اقدامات مایکروسافت مانند سرویس گیمپس یا خرید استودیوهای متعدد بازدهی طولانی مدتی داشته باشد و تأثیر واقعی خود را از دو یا سه سال آینده با عرضهی موج جدید عناوین انحصاری نشان بدهد. با این وجود، وضعیت برند پلی استیشن بسیار با ثبات است.
اکنون بیش از ۲۵ بازی بزرگ و کوچک انحصاری توسط استودیوهای داخلی یا ترد-پارتی برای PS5 در دست توسعه قرار دارند و چند سال آینده بسیار پربار خواهند بود. اما نکته اینجاست حتی اگر برندی در وضعیت مناسب قرار دارد، اضافه کردن استودیوها و IPهای بیشتر همواره جذاب و مفید خواهد بود. از این رو اگر سونی در آینده دست به خرید بزند، این کار هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ آینده نگری منطقی است.
در این بین، به خرید بانجی هم اشاره کنم. بدون شک مهمترین دلیل تصاحب بانجی، ثابت نگه داشتن ارزش سهام سونی بود و از طرف دیگر پیغامی بود که سونی نیز دست روی دست نگذاشته است. متاسفانه اکثر افراد از اهمیت سهام و ارزش سهام باخبر نیستند. بگذارید اینگونه بگویم، اگر سهامداران عمده و بانفوذ مخالف باشند، سونی یا مایکروسافت نمیتوانند حتی IPهای بزرگ خود را ادامه دهند! دلیل آن نیز مشخص است. سود به دست آمده از فروش بازیها در مقابل سهام بسیار ناچیز به شمار میآید. برای مثال، طبق برآوردها، عنوان God of War نزدیک ۶۰۰ میلیون دلار سودآوری برای سونی داشته است. با این وجود، لانچ موفق این عنوان ارزش سهام سونی را تا حد چند میلیارد دلار بالا برد، آن هم بدون کار خاصی. پس اهمیت و ارزش سهام و تجاری بودن دنیای گیم را فراموش نکنید. ویدیو گیم یک صنعت است و هر هنری که به صنعت تبدیل شود، اقتصاد در آن بسیار پررنگتر از خود هنر میشود.
برگردیم سر جواب سوال بالا. حقیقت این است که حتی اگر سونی خرید خاص دیگری نیز انجام ندهد، آسمان به زمین نمیآید و سونی همچنان به روند مطلوب خود ادامه میدهد. اما خریداری یک کمپانی مادر یا یک استودیوی بزرگ میتواند هم خط و نشانی برای مایکروسافت باشد و هم مجموعه آثار انحصاری سونی را کاملتر سازد.
البته ما جواب این سوال را میدانیم چرا که جیم رایان تایید کرد در آینده نیز شاهد خریدهای بیشتری از سوی سونی خواهیم بود و بر اساس گزارشات اخیر، سونی حدود ۱۰ میلیارد دلار برای تصاحب و خرید در اختیار دارد.
کدام استودیوها یا شرکتها برای خرید بعدی سونی گزینهای مناسب به شمار میآیند؟
به شخصه فکر میکنم دو شرکت ژاپنی Square Enix و Capcom میتوانند گزینههای منطقی و مطلوبی برای خرید باشند. اولاََ، این شرکتها IPهای قدرتمندی مانند Devil May Cry ،Resident Evil و Tomb Raider را در اختیار دارند. ثانیاََ ژاپنی بودن آنها امر خرید را تسهیل میکند. Square Enix حتی در حال حاضر نیز رابطهی بسیار نزدیکی با سونی دارد و عناوین مختلف این شرکت انحصاری زمانی یا همیشگی پلی استیشن هستند. کپکام نیز وضعیت مشابهی دارد. هر چند به شخصه احتمال خرید کپکام را به مراتب پایینتر میدانم، چرا که کپکام به صورت مستقل عملکرد مالی بسیار مطلوبی را در دههی اخیر به ثبت رسانده است.
احتمال خرید استودیوهای کوچکتر نیز وجود دارد، اما فکر میکنم خرید بعدی سونی در صورت تحقق یک شرکت باشد نه یک استودیو.
پاسخ مایکروسافت چه خواهد بود؟
در صورت خرید های بیشتر سونی، بعید است که مایکروسافت دست به خرید دیگری بزند، چرا که در این مدت بودجهی عظیمی را صرف کرده و همچنین نباید فراموش کرد که قوانین ضد انحصار ممکن است مشکلساز شوند. تمرکز مایکروسافت باید روی گسترش و تقویت استودیوهای داخلی باشد تا عناوین آیندهی آنها با بهترین کیفیت ممکن عرضه شوند. کاری که به نظر میرسد مایکروسافت در انجام آن عملکرد خوبی دارد، این است که به عنوان مثال استودیوی Undead Lab، خالق سری State of Decay، از تیمی کوچک به تیمی با سه برابر کارکنان تبدیل شده و فقط دو استودیوی جانبی دیگر برای توسعهی هر چه قویتر State of Decay 3 تأسیس کرده است.
از اسپارتاکوس چه خبر؟
در آیندهای نه چندان دور باید شاهد معرفی رسمی سرویس اشتراکی اسپارتاکوس باشیم. سرویسی که به نوعی پاسخ سونی به گیم پس مایکروسافت محسوب میشود. باید دید تا چه اندازه این سرویس مقرون به صرفه، جذاب و کامل خواهد بود و طیف عناوین قرار گرفته در آن راضی کننده واقع میشوند یا خیر.
سخن پایانی:
تا پایان سال جاری، احتمالا شاهد خریدهای ببشتری از سوی سونی خواهیم بود. از طرف دیگر، سرویس اسپارتاکوس نیز رسماََ معرفی خواهد شد و شاهد رقابتی بسیار جذاب خواهیم بود. مایکروسافت هم به پشتوانهی سرویس گیم پس و ۳۱ استودیوی داخلی، حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. نسل نُه، نسل فوقالعادهای برای صنعت گیم است، هر چند که به علت قیمت بالای کنسولها و بازیهای قانونی امکان لذت بردن حداکثری برای بسیاری از ما سلب شده است.