اخبار بازی

نگاهی به وضعیت فعلی و آینده‌ی Resident Evil؛ تلاش پیرمردی برای بقا در جاده‌ی وحشت

نام Resident Evil نامی است که بیش از دو دهه به گوش نسل‌های مختلف گیمرها خورده است و طرفداران بسیار زیادی دارد و خانواده‌ی طرفداران آن روز به روز گسترش می‌یابد. حال امروز قصد داریم نگاهی داشته باشیم به آینده‌ی این فرنچایز و احتمالات پیش روی آن.

فرنچایز Resident evil را می‌توان جزو معدود فرنچایزهای مسن صنعت بازی‌های ویدئویی دانست که پس از گذشت سالیان و حتی زمین خوردن‌های سنگین توانست دوباره خود را احیا کند و تجربه‌ای مطلوب را برای طرفداران قدیم و جدید خود به ارمغان بیاورد اما سوالی که پیش می‌آید این است که این ماشین پول‌سازی تا چه زمانی می‌تواند بی وقفه کار کند و برای کپ‌کام سودآور باشد؟

شخصا به این فرنچایز صرفا به عنوان یک سری بازی ویدئویی نگاه نمی‌کنم و در مقالات پیشین خودم به اهمیت این فرنچایز در زندگی‌ام اشاره کرده بودم و به طور کلی جایگاه بسیار والایی در قلب و ذهن من دارد. این مقاله هم مانند یک درد و دل با شما کاربران عزیز است بنابراین خوشحال می‌شوم که نظرات خودتان را درباره‌ی این مقاله و آینده‌ی پیش‌روی فرنچایز با من در میان بگذارید.

لازم به ذکر است که این مقاله ممکن است حاوی برخی اسپویلرها از نسخه‌ی هشتم باشد.

نسخه‌ی نهم، پایان یک دوره

در حالی که در گذشته، کنترل کرکترهایی با قدرت‌های خاص همچون Natalia را به دست گرفته بودیم اما طبق اطلاعاتی که در دست داریم Rose نه تنها از Eveline قدرتمندتر است بلکه قدرت‌هایی دارد که حتی Chris هم از آن‌ها بی‌خبر است و این موضوع می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای بر داستان و گیم‌پلی نسخه‌ی نهم داشته باشد!

در حالی که هنوز زمان آنچنان زیادی از انتشار نسخه‌ی هشتم فرنچایز نگذشته است اما ما شاهد زمزمه‌هایی درباره‌ی احتمالات نسخه‌ی آینده و پایان دادن آن به سه گانه‌ای هستیم که در سال 2017 با نسخه‌ی هفتم آغاز شد اما بسیاری از طرفداران از اهمیت نسخه‌ی بعدی غافل هستند!

نسخه‌ی نهم این فرنچایز نه تنها پایانی برای سه گانه‌ی اول شخص فرنچایز محسوب می‌شود بلکه حتی طبق برخی از شایعات ممکن است پایانی بر نسخه‌های شماره‌ای این فرنچایز باشد.

همچنین این نسخه با توجه به احتمال حضور کرکتر بسیار قدرتمندی همچون Rosemary Winters به عنوان شخصیت اصلی و قدرت‌های خاص او پتانسیل ایجاد تفاوت و تغییرات بنیادین در جهت‌گیری داستان نسخه‌ی بعدی، اهمیت کرکترهایی همچون Chris Redfield و گیم‌پلی نسخه‌ی بعدی و چگونگی آن را دارد. شخصا حدس می‌زنم در نسخه‌ی نهم نقش Chris برای Rose همچون نقش Joel برای Eli در The Last of Us خواهد بود.

اما در حالی که این موضوعات همه در حد شایعه است ما باید منتظر DLCهای آینده‌ی نسخه‌ی هشتم باشیم تا شاید اطلاعات بیشتری درباره‌ی نسخه‌ی نهم در اختیار ما قرار بدهند.

فرنچایز نیازمند یک استراحت است!

انیمیشن‌های اخیر فرنچایز همه از مشکلات مختلفی رنج می‌برند و تجربه‌ای متوسط را ارائه می‌دهند. کپ‌کام بهتر است کمی از ساخت انیمیشن‌ها دست بردارد و بر روی بازی‌های خود تمرکز کند.

اسبی را در نظر بگیرید که بی‌وقفه درحال سواری گرفتن از آن هستید و اجازه‌ی استراحت و ریکاوری به آن نمی‌دهید، مسلم است که پس از مدتی نه تنها آن اسب از پا در می‌آید و نمی‌تواند عملکرد مطلوبی در سوارکاری ارائه دهد بلکه سوارکار نیز پس از مدتی تجربه‌ی سوارکاری با آن اسب برایش یکنواخت و خسته‌کننده می‌شود.

به نظر من فرنچایزهای بزرگ همانند Resident Evil نیز مانند اسبی هستند که هرچقدر هم قدرتمند باشند پس از مدتی نیازمند استراحتند و به همین دلیل شخصا عقیده دارم که این فرنچایز پس از نسخه‌ی نهم قطعا نیازمند یک استراحت چند ساله است. به طور کلی این فرنچایز، فرنچایز بسیار شلوغی است.

ما دائما شاهد عرضه‌ی محتوای مختلف با نام این فرنچایز در بخش‌های مختلف سرگرمی هستیم و در حالی که نسخه‌های اخیر این فرنچایز بسیارخوب عمل کردند اما در بخش‌های دیگر از جمله فیلم‌های سینمایی و انیمیشن‌ها آنچنان عملکرد مطلوبی ندارد و شخصا دلیل اصرار کپ‌کام بر اختصاص بودجه و زمان به این بخش‌ها را پس از انتقاد شدید طرفداران و شکست‌های متعدد متوجه نمی‌شوم.

فیلم Resident Evil: Welcome To Raccoon City یک اقتباس بسیار ضعیف، کوتاه و آزاردهنده است و امیدوار هستم کپ‌کام صدای طرفداران فرنچایز را بشنود و از صادر کردن اجازه‌ی ساخت دنباله‌ای برای آن خودداری کند.

به عنوان مثال فیلم اقتباسی اخیر این فرنچایز یعنی Resident Evil: Welcome To Raccoon City دقیقا همانطور که انتظار می‌رفت مورد انتقاد شدید طرفداران و برخی منتقدان قرار گرفت و به شدت ضعیف عمل کرد و نه تنها اسم و رسم این فرنچایز و برخی از کرکترهای محبوب آن را خدشه‌دار کرد بلکه یک لکه‌ی ننگ دیگر برای اقتباس‌های سینمایی بازی‌های ویدئویی به جا گذاشت.

شخصا پس از تماشای آن احساس کردم که نه تنها سازندگان فیلم دانش کافی از فرنچایز نداشتند بلکه ظاهرا عمدا سعی داشتند برخی از کرکترها همچون Leon را یک شخصیت ضعیف و احمق جلوه بدهند. همچنین داستان‌سرایی و شخصیت پردازی کرکترها نیز به شدت ضعیف بود.

انیمیشن Resident Evil: Infinite Darkness نیز ارائه دهنده‌ی تجربه‌ای متوسط روبه ضعیف بود و در بسیاری از نقاط از جمله داستان‌سرایی و پرداختن به شخصیت‌ها دچار ضعف‌های جدی بود.

در نهایت روندی که کپ‌کام در قبال ماشین پول‌ساز خودش یعنی Resident Evil پیش گرفته است می‌تواند منجر به استفاده‌ی بیش از حد و در نهایت تکرار تاریخ برای این فرنچایز شود.

به همین دلیل به نظر من کپ‌کام بهتر است کمی به فرنچایز و طرفداران آن استراحت بدهد و علاوه بر تمرکز جدی بر روی آینده‌ی پیش روی فرنچایز به طرفداران آن نیز این اجازه را بدهد که به دور از هرج و مرج و عرضه‌ی متعدد انیمیشن، بازی و فیلم بتوانند کمی با فرنچایز مورد علاقه‌ی خود خلوت کنند و خود را برای محتوای آینده‌ی این فرنچایز آماده کنند.

Remake؛ یک طلسم و یک موهبت

عنوان Resident Evil 2 Remake نه تنها یک بازسازی بسیار خوش‌ساخت در این فرنچایز محسوب می‌شود بلکه الگویی مناسب برای بسیاری از کمپانی‌های بزرگ از جمله EA می‌باشد که با الگوگیری از آن سعی بر بازسازی اولین نسخه‌ی فرنچایز Dead Space دارد.

بگذارید قبل از اینکه درباره‌ی Remakeهای این فرنچایز صحبت کنیم اول نگاهی داشته باشیم به دلایلی که یک سازنده و یا یک کمپانی اقدام به بازسازی عناوین قدیمی خود می‌کند.

  • زمانی یک کمپانی تصمیم بر این کار می‌گیرد که عنوانی که مدنظرش است عنوانی بسیار قدیمی و سال‌خورده باشد که به دلیل وجود مکانیزم‌های ابتدایی، گرافیک قدیمی یا ضعیف و همچنین ارائه‌ی تجربه‌ای خشک‌تر، برای مخاطبان دوره‌ی حاضر از صنعت گیمینگ جذابیت نداشته باشد و به همین دلیل برای معرفی آن به پلیرهای جدید تصمیم بر بازسازی آن می‌گیرد و عشق و دقت زیادی در ساخت آن به خرج می‌دهد.
  • دلیل دوم بسیار ساده‌تر است، پول! آن کمپانی صرفا برای درآمدزایی بیشتر تصمیم بر بازسازی عنوانی محبوب از یک تریدمارک شناخته شده می‌گیرد که تقریبا سود آن تضمین شده است.

خب حالا که این دو دلیل را بیان کردم می‌توانیم به نسخه‌های ریمیک شده از این فرنچایز بپردازیم.

سال‌ها پیش و در اواسط دهه‌ی اول 2000 بسیاری از طرفداران این فرنچایز خواستار ساخت و انتشار بازسازی نسخه‌ی دوم فرنچایز از طرف کپ‌کام بودند. شخصا به یاد دارم به دلیل علاقه‌ی بسیار زیادی که به نسخه‌ی دوم فرنچایز داشتم گاهی اوقات آن‌قدر قبل از خواب به چگونگی بازسازی آن فکر می‌کردم که حتی خواب آن را می‌دیدم.

سال‌ها گذشت و کپ‌کام هیچ‌گونه قدمی در این راستا برنداشت به طوری که حتی چندین سال قبل از معرفی Remake نسخه‌ی دوم، استودیوی Invader دمویی چند دقیقه‌ای از بازسازی خود از نسخه‌ی دوم فرنچایز با نام Resident Evil 2: Reborn منتشر کرد که باعث شد طرفداران این فرنچایز به طور غیرقابل باوری هیجان‌زده بشوند.

اما متاسفانه کپ‌کام اجازه‌ی انتشار آن نسخه را به این استودیو نداد و در نهایت از خاکسترهای آن عنوان Daymare: 1998 بوجود آمد.

در نهایت در سال 2019 بازسازی نسخه‌ی دوم این فرنچایز در طی مراسم E3 معرفی شد و با عرضه‌ی خود نه تنها امکان تجربه‌ی آن نسخه را برای گیمرهای جدید فراهم کرد بلکه ادای احترامی به طرفداران قدیمی فرنچایز بود که سال‌های سال منتظر این نسخه ماندند. این نسخه و بازسازی نسخه‌ی اول فرنچایز هردو در دسته‌ی اول که در بالا توضیح دادم قرار می‌گیرند و یک بازسازی وفادار و خوش‌ساخت از نسخه‌ها‌ی اوریجینال محسوب می‌شوند.

متاسفانه بازسازی نسخه‌ی سوم به دلیل حذفیات بیش از حد و کوتاه شدن تجربه‌ی بازی نتوانست یک بازسازی وفادار به نسخه‌ی اوریجینال باشد و یکی از دلایل آن تمرکز بیهوده‌ی کپ‌کام بر روی عنوان Resident Evil: Resistance بود.

اما پس از موفقیت‌های این عنوان و رسیدن بوی خوش پول به مشام سران کپ‌کام، آن‌ها پس از یک سال از عرضه‌ی نسخه‌ی دوم، Remake نسخه‌ی سوم فرنچایز را معرفی و عرضه کردند.

این نسخه با وجود اینکه می‌توانست تجربه‌ای نسبتا نوستالژیک برای طرفداران قدیمی باشد اما به طور فاجعه باری شاهد حذف بخش‌های مختلف نسخه‌ی اوریجینال در این نسخه و حتی طراحی و حضور نسبتا ضعیف Nemesis بودیم که نه تنها مورد انتقاد بسیار شدید طرفداران قدیمی از جمله خود بنده قرار گرفت بلکه ماهیت این بازی را به عنوان یک بازسازی وفادار نیز زیر سوال برد و همانطور که احتمالا می‌دانید این نسخه در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد.

خوشبختانه کپ‌کام ساخت بازسازی نسخه‌ی چهارم را به استودیوهای داخلی خود محول کرده است و این موضوع باعث می‌شود که خیال طرفداران از تمرکز و نظارت صحیح کپ‌کام بر این عنوان راحت باشد.

حال آرام آرام در حال نزدیک شدن به معرفی بازسازی نسخه‌ی چهارم هستیم. اما در حالی که بسیار برای آن هیجان زده‌ام اما در گوشه‌ی مغزم به این موضوع فکر می‌کنم که آیا این نسخه به یک بازسازی یا Remake احتیاج دارد؟

نسخه‌های فرعی خوبی از جمله RE: Survivor، Code Veronica و Outbreak در فرنچایز وجود دارند که بر روی پلتفرم‌های کمتری عرضه شدند و بازسازی آن‌ها و تغییر جزئی و بهبود آن‌ها می‌تواند به محبوبیت و شناخته شدن این عناوین توسط پلیرهای جدید کمک کند و همچنین برای طرفداران قدیمی نیز نوستالژیک و لذت‌بخش باشد.

نسخه‌ی چهارم این فرنچایز از روز عرضه‌ی خود بر روی کنسول Game cube به دلیل محبوبیت فراوان خود بر روی بیش از 6 پلتفرم مختلف از جمله سه نسل متوالی از کنسول‌ها یعنی نسل ششم، هفتم و هشتم پورت و عرضه گردید و به همین دلیل می‌توان گفت دسترسی به یک تجربه‌ی کامل و بسیارخوب از آن بسیار ساده است.

همچنین مکانیزم‌ها و گیم‌پلی بازی نیز آن‌چنان قدیمی و از کار افتاده نشده‌اند و هنوز در این دوره از صنعت گیمینگ نه تنها برای عناوین ژانر وحشت بقا بلکه برای ساخت برخی عناوین شوتر سوم شخص همواره از برخی از مکانیزم‌ها و المان‌های این عنوان الگوبرداری می‌شود و به اصطلاح می‌توان گفت که Blueprint عناوین شوتر سوم شخص محسوب می‌شود.

یکی دیگر از مواردی که شخصا به آن اعتقاد دارم این است که اگر عنوانی به یک بازی به یادماندنی و خاص تبدیل می‌شود، دلیلش استایل و هویت متمایز کننده‌ی آن و همچنین حس و حالی است که به پلیر منتقل می‌کند و وقتی این عناوین بازسازی می‌شوند، در اثر مدرنیزه شدن، آن جادوی خاص خود را از دست می‌دهند. اما شاید فقط من هستم که چنین حسی به Remakeها دارم!

به هر صورت امیدوار هستم که کپ‌کام یک بازسازی درخور و لایق برای این نسخه‌ی به یادماندنی منتشر کند و بتواند همچون بازسازی نسخه‌ی دوم به موفقیت‌های بسیاری دست یابد.

ساخت عناوین مولتی‌پلیر در این فرنچایز بیهوده است

عناوین آنلاینی که در چند سال اخیر در این فرنچایز منتشر شده‌اند نه تنها از استانداردهای کیفی پایینی برخوردار بودند و بسیاری از طرفداران را ناامید کردند بلکه سود آنچنان زیادی هم برای کپ‌کام به همراه نداشتند.

کارنامه‌ی کپ‌کام در زمینه‌ی عناوین آنلاین و مولتی‌پلیر فرنچایز در چند سال اخیر آنچنان درخشان نیست.

در سال 2016 شاهد عرضه‌ی عنوان Umbrella Corps بودیم که تبدیل به یک شکست سهمگین شد، پس از آن شاهد عرضه‌ی عنوان Resident Evil: Resistance بودیم که سعی بر الگوبرداری از عنوان Outbreak داشت که درنهایت به دلایل مختلف از جمله نبود بالانسینگ و سرورهای اختصاصی شکست خورد.

اخیرا نیز عنوان RE: Verse معرفی شد که قرار بود همراه با نسخه‌ی هشتم منتشر شود اما به دلیل انتقادات شدید، انتشار آن به زمانی نامشخص در سال 2022 موکول شد.

شخصا انتظار زیادی از این عنوان نداشتم اما پس از شرکت در فاز آلفای خصوصی آن و همچنین تجربه‌ی بتا متوجه شدم که نه‌ تنها کپ‌کام از اشتباهات پیشین خود در قبال Resistance درس نگرفته است بلکه علاوه بر مشکلات متعدد فنی جدید، این عنوان برخی از مشکلات Resistance را نیز با خود یدک می‌کشد. همین تجربه‌ی ضعیف و نقدهای منفی طرفداران باعث شد که این عنوان با تاخیری طولانی مواجه شود.

ساخت نسخه‌ی جدیدی از عنوان Resident Evil: Outbreak می‌تواند باعث شکستن طلسم عناوین آنلاین این فرنچایز شود و بسیاری از طرفداران نیز در طول سال‌ها این درخواست را از کپ‌کام داشته‌اند. فقط امیدوار هستم اگر کپ‌کام در آینده به سراغ ساخت نسخه‌ای از این عنوان رفت آن را به چشم یک عنوان مهم و بزرگ ببیند و دنباله‌ای شایسته خلق کند.

اما همانطور که در بالا اشاره کردم کپ‌کام سال‌ها پیش عنوان Resident Evil: Outbreak را منتشر کرد که عنوان بسیار سرگرم کننده و خوش‌ساختی بود اما متاسفانه به دلیل نبود ارتباطات اینترنتی گسترده در نسل ششم آنچنان مورد توجه قرار نگرفت.

شخصا اعتقاد دارم انتشار یک نسخه‌ی جدید از Outbreak در این دوره از صنعت گیمینگ می‌تواند بسیار سودآورتر و منطقی‌تر از اختصاص بودجه و زمان به عناوین آنلاینی همچون RE: Verse باشد که حتی خود کپ‌کام هم آن‌ها را جدی نمی‌گیرد. البته شایعاتی در رابطه با ساخت نسخه‌ی جدید عنوان Outbreak وجود داشت اما باید منتظر ماند و دید که آیا آن‌ها حقیقت دارند یا خیر.

در نهایت امیدوار هستم پس از این تاخیر طولانی شاهد بهبودهای مثبت در این عنوان باشیم و حتی شاهد تغییرات اساسی باشیم که این عنوان را به تجربه‌ای مطلوب و سرگرم کننده تبدیل کند اما به طور کلی اگر کپ‌کام به جای تمرکز بر روی عناوین آنلاین، آن بودجه و زمان را به عناوین داستانی اصلی و فرعی خود اختصاص دهد هم از سود بیشتری برخوردار می‌شود و هم طرفداران را راضی می‌کند.

سخن پایانی

به طور کلی عملکرد فرنچایز در پنج سال گذشته بسیار مطلوب بوده است و بسیاری از اعضای خانواده‌ی بزرگ طرفداران این فرنچایز چه جدید و چه قدیمی از آن راضی هستند اما همانطور که در طول مقاله توضیح دادم نسخه‌ی نهم از پتانسیل و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و آینده‌ی فرنچایز را مشخص می‌کند، بنابراین به نظر من کپ‌کام باید تمرکز خودش را از بخش‌های دیگر همچون سینما به سمت بازی‌های خود ببرد و سعی بر ارائه‌ی تجربه‌ای کامل و لایق طرفداران این فرنچایز داشته باشد مخصوصا اگر شایعات منتشر شده حقیقت داشته باشند و نسخه‌ی نهم، آخرین نسخه‌ی شماره‌ای فرنچایز باشد.

در نهایت به عنوان شخصی که در حدود دو دهه‌ی اخیر هر روز از تجربه‌ی نسخه‌های مختلف این فرنچایز لذت بردم و بخش گسترده‌ای از زندگی من را تشکیل داده بوده است قطعا نمی‌خواهم تصور پایان آن را در سر بپرورانم اما چه کسی می‌داند؟ شاید پایان این فرنچایز از آن چیزی که فکر می‌کنیم بسیار به ما نزدیک‌تر است!

author-avatar

About واران گیم

واران گیم محلیست برای انتقال اخبار بازی ها و ارائه خدمات به کاربران فارسی زبان جهان

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *