اخبار بازی

نقد و بررسی بازی Call Of Duty: Vanguard؛ داروغه‌ای به نام اکتیویژن

یک سال دیگر و یک نسخه‌ی جدید دیگر از فرنچایز Call Of Duty که نه تنها پیشرفت خاصی نسبت به عناوین پیشین خود نداشته است بلکه در برخی زمینه‌ها ما شاهد پسرفت‌های چشم‌گیری هستیم.

نقد و بررسی این بازی بر اساس کد ارسال شده توسط ناشر و بر روی پلتفرم PS4 انجام شده است.

 یکی از سنت‌‌های قدیمی کمپانی اکتیویژن، استفاده‌ی بیش از حد از فرمول‌های موفق عناوین خود در راستای درآمدزایی بیشتر بوده است و حال با عرضه‌ی بازی Call Of Duty: Vanguard به شکل توهین آمیزی نشان داده است که هیچ ارزشی برای طرفداران فرنچایز خود قائل نیست و همان محصول قبلی خود را با برچسبی جدید به بازار عرضه کرده است.

 همچنین استودیوی Sledgehammer (اسلج همر) که برای بار دوم عنوانی در بازه‌ی تاریخی جنگ جهانی دوم ارائه می‌دهد، نشان می‌دهد که از اشتباهات پیشین خود درس نگرفته است و دوباره عنوانی متوسط را راهی بازار کرده است.

داستان بازی شروعی جذاب و قدرتمند دارد اما هرچه بیشتر به اواسط بازی نزدیک می‌شویم شاهد کندتر شدن مراحل و کسل‌کننده شدن آن هستیم به طوری که فقط می‌خواهید برخی از مراحل را بگذرانید به امید آن که در مرحله‌ی بعدی اتفاقی جذاب در انتظارتان باشد.
  • Campaign؛ داستانی کلیشه‌ای اما روایتی جالب

من همیشه طرفدار بخش داستانی عناوین مختلف این فرنچایز بوده‌ام و این بخش یکی از پارامترهای مهم برای من در ارزیابی نسخه‌های مختلف این فرنچایز است و متاسفانه باید بگویم که این نسخه با وجود تلاش نویسنده‌ها آنچنان داستان خاص و لذت‌بخشی را ارائه نمی‌دهد!

داستان بازی شما را در نقش چهار قهرمان قابل بازی قرار می‌دهد که تشکیل دهنده‌ی اولین Taskforce رسمی تاریخ هستند. داستان از جایی شروع می‌شود که شما به همراه تیم خود سعی بر تصرف قطاری متعلق به نازی‌ها دارید که درحال حرکت به سمت یکی از پایگاه‌های نازی‌ها در شهر Hamburg می‌باشد.

 ماموریت اصلی شما جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی Project Phoenix، یکی از برنامه‌های مخفی آلمان‌ها برای برنده شدن جنگ می‌باشد (البته در طول داستان متوجه می‌شوید که این پروژه هدف اصلی دیگری را دنبال می‌کند).

 پس از جمع‌آوری اطلاعات موردنظر، شما تصمیم بر خروج از پایگاه می‌گیرید که در نهایت در حین تلاش برای خروج توسط Hermann Freisinger، آنتاگونیست بازی دستگیر شده و برای بازجویی به زندانی در شهر برلین منتقل می‌شوید و در ادامه شاهد کشمکش‌های این گروه برای اعتماد به یک‌دیگر در راستای همکاری و فرار از زندان هستیم.

این عنوان به شدت سعی بر برقراری ارتباطی قوی بین پلیر و کرکترها با استفاده از پرداختن به آن‌ها دارد و این موضوع قابل تحسین است اما متاسفانه به دلیل کوتاه بودن داستان نمی‌تواند آن طور که شایسته است برخی از کرکترها را به پلیر بشناساند و دلیلی برای دوست داشتن آن‌ها به پلیر بدهد.

یکی از موضوعاتی که در تریلرهای بازی تاکید زیادی بر آن شده بود کرکترها و خصوصیات خاص آن‌ها بود. قهرمانان بازی عبارتند از: Polina Petrova یک اسنایپر حرفه‌ای روسی، Lucas Riggs متخصص مواد منفجره استرالیایی، Wade Jackson خلبان خبره‌ی آمریکایی و در نهایت Arthur Kingsley که رهبر این تیم می‌باشد و دستورات را صادر می‌کند.

هرکدام از این چهار کرکتر مراحل مربوط به خود را دارند که در آن به گذشته، خصوصیات خاص و دلیل عضویت آن‌ها در این تیم می‌پردازد. لازم به ذکر است که خصوصیات هر یک از این کرکترها بر روی روند گیم‌پلی مراحل مربوط به آن‌ها تاثیر بزرگی دارد.

 همچنین هر یک از این کرکترها یک Ability خاص به خود را دارند که در طول مراحل آن‌ها قابل استفاده است و پس از هربار استفاده نیاز به زمان مشخصی برای شارژ شدن دارد تا دوباره قابل استفاده شود.

به عنوان مثال Polina از سکانس‌های مخفی کاری زیادی در مراحل خود برخوردار است و همچنین برخی مکانیزم‌های پارکور نیز در طول مراحل او به چشم می‌آید. Ability مربوط به این کرکتر نیز استفاده از چاقوی خود برای به اشتباه انداختن اسنایپرها می‌باشد به طوری که شما با استفاده از این Ability چاقوی خود را بالا آورده و با استفاده از تابش نور به آن باعث می‌شوید اسنایپرهای دشمن یک تیر را به اشتباه به چاقوی شما شلیک کنند و به شما این فرصت را می‌دهد که تا قبل از تیراندازی دوباره آن‌ها را بکشید.

این Ability برای کرکتر Wade ترکیبی از مکانیزم Slow Motion عناوین Max Payne و قابلیت Auto Aim می‌باشد به طوری که با فعال کردن آن زمان آهسته شده و شما توانایی دیدن دشمنان را حتی از پشت دیوار دارید و با ADS کردن به طورخودکار بر روی آن‌ها نشانه می‌گیرید که به شما اجازه می‌دهد به سرعت تعداد زیادی از دشمنان خود را از پا در بیاورید.

کرکتر Lucas از آن‌جایی که یک متخصص مواد منفجره است توانایی حمل تعداد زیادی از نارنجک‌ها و مواد منفجره‌ی متفاوت را دارد. Arthur نیز توانایی دستور حمله به دشمنان مختلف را دارد.

 در حالی که این قابلیت‌ها چهره‌ی جذابی بر روی کاغد دارند اما برخی از آن‌ها به درستی در گیم‌پلی بازی پیاده سازی نشده‌اند و می‌توان گفت که فقط کرکترهای Polina و Wade خصوصیات جالبی دارند و این درحالی است که این خصوصیات و Abilityها تاثیر خود را در مراحل کرکترهای دیگر آنچنان به نمایش نمی‌گذارند و دلیل آن نیز طراحی ضعیف آن‌هاست.

به جرات می‌توانم بگویم که سرگرم‌کننده‌ترین بخش‌های داستان این بازی مراحل مربوط به شخصیت Polina می‌باشد. همچنین شخصیت Wade نیز از تعدادی مراحل جذاب و سرگرم‌کننده برخوردار است، همچون مرحله‌ی Battle Of Midway که به شما اجازه‌ی پرواز و مبارزه با هواپیما‌های جنگی دشمن را می‌دهد.

در حالی که سازندگان با اضافه کردن مکانیزم‌ها و خصوصیات مختلف سعی بر ایجاد تنوع در مراحل مراحل مربوط به هر یک از قهرمانان بازی دارند اما در این زمینه شکست می‌خورند و از بین مراحل مختلف بازی تنها مراحل مربوط به شخصیت Polina و برخی از مراحل مربوط به شخصیت Wade از زیروبم قابل قبولی برخوردار است و تعداد قابل توجهی از مراحل بازی تشکیل شده از سکانس‌های خسته‌کننده، تکراری و Scripted می‌باشند که به شدت از لذت آن‌ها می‌کاهند.

یکی از مشکلات داستان این بازی کوتاه بودن آن است و در حالی که بازی تاکید زیادی بر پرداختن به کرکتر‌های اصلی دارد اما به دلیل کمبود زمان برای انجام این‌کار آنچنان ارتباطی بین پلیر و کرکترها برقرار نمی‌شود.

 نسخه‌ی پیشین این فرنچایز یعنی Call of Duty Black Ops: Cold War نیز از بخش کمپین کوتاهی برخوردار بود اما به دلیل وجود کرکترهای دوست‌داشتنی و نام آشنا آن‌چنان نیازی به صرف زمان برای  پرداختن به آن‌ها و ایجاد ارتباط بین پلیر و کرکترها نداشت و در همان زمان کوتاه توانست تجربه‌ای قابل‌قبول از بخش کمپین برای پلیرها به ارمغان بیاورد. شما می‌توانید از طریق این لینک نقد و بررسی این عنوان را در واران گیم مطالعه کنید.

 همچنین بسیاری از مسائل حتی در پایان بازی به درستی توضیح داده نمی‌شود و مبهم باقی می‌مانند. آنتاگونیست بازی نیز شخصیتی کلیشه‌ای دارد و در حالی که بازی تاکید بسیاری بر تاثیر او بر داستان دارد و دائما اهمیت او را به پلیر یادآوری می‌کند اما در نهایت نمی‌تواند به درستی به او بپردازد و به همین دلیل این کرکتر نیز به جمع بزرگ Villainهای فراموش شدنی فرنچایز می‌پیوندد.

کات‌سین‌های سینماتیک این بازی علاوه بر کیفیت از زمان زیادی نیز برخوردار هستند و به شما اجازه می‌دهند که پس از اتمام هر مرحله تکیه دهید، عضلات خود را منقبض کنید و به تماشای یک فیلم کوتاه بنشینید.

قوی‌ترین بخش کمپین این بازی قطعا کات‌سین‌های سینماتیک آن و روایت نسبتا متفاوت آن از جنگ جهانی دوم می‌باشد و یک تجربه‌ی سینماتیک را به پلیر ارائه می‌دهد، به طوری که شما همزمان با تجربه‌ی مراحلی که در اصل فلش‌بک‌های هر کرکتر و محیطی برای معرفی و پرداختن به آن‌ها محسوب می‌شوند، شاهد کات‌سین‌های سینماتیک بسیارخوش‌ساختی در زمان حال هستید که داستان را به جلو حرکت می‌دهند و به مراحل اصلی بازی معنای بیشتری می‌بخشند.

یکی از مواردی که احتمالا زیاد با آن در زمان تجربه‌ی خود از این بازی مواجه خواهید شد، چهره‌های در هم رفته و تار برخی کرکترها است که نتیجه‌ی پورت ضعیف و بهینه‌سازی نامناسب این بازی می‌باشد.

در زمینه‌ی فنی این عنوان با مشکلاتی مواجه است. در طول تجربه‌ی این بازی 3 بار در بخش‌های پر هرج و مرج با کرش و بسته شدن بازی بر روی کنسولم مواجه شدم. البته این موضوع ممکن است در طول انتشار آپدیت‌ها بر طرف شود اما موردی که بیشتر از همه من را اذیت کرد لود نشدن تکسچرهای محیط و چهره‌ی کرکترها بود. در حالی که محیط و چهره‌ی کرکترهای اصلی در اکثر مواقع از جزئیات خوبی برخوردار است اما طراحی و جزئیات کلی شخصیت‌های فرعی بسیار ضعیف است و گاهی اوقات احساس می‌کنید در حال تجربه‌ی دو عنوان متفاوت از نظر گرافیکی هستید.

در نهایت، بخش کمپین به طور کلی سعی بر ارائه‌ی یک تجربه‌ی متفاوت، حماسی و سینماتیک در بین عناوین اقتباسی از جنگ جهانی دارد و حتی شامل برخی لحظات بسیارخوبی نیز می‌شود اما وجود مشکلات ساختاری بزرگ در طراحی مراحل و عملکرد ضعیف در حفظ جذابیت آن‌ها باعث می‌شود این بخش نیز به یک داستان استاندارد و معمولی دیگر در تاریخ این فرنچایز بزرگ مبدل شود.

بخش Multiplayer در حالی که همچنان از مودهای محبوب و فرمول پرطرفدار گیم‌پلی دو نسخه‌ی پیشین این فرنچایز برخوردار است، هیچ تجربه‌ی خاص و جدیدی را به پلیر ارائه نمی‌دهد و به‌ جز برخی تغییرات جالب اما کوچک چیز خاص دیگری برای به نمایش گذاشتن ندارد.
  • Multiplayer؛ همان آش و همان کاسه

بخش Multiplayer دلیل اصلی هرکس برای خرید یک عنوان Call of Duty می‌باشد و به همین دلیل بسیاری ممکن است با انتظار تغییرات بزرگ به سراغ این عنوان بروند. اما متاسفانه هیچ‌گونه تغییر و یا نوآوری چشمگیری در مولتی‌پلیر بازی اعمال نشده است و همان تجربه‌ی دو نسخه‌ی پیشین را با تم جنگ جهانی دوم ارائه می‌دهد.

این نسخه نیز از همان فرمول گیم‌پلی و استایل نسخه‌های قبلی خود پیروی می‌کند. این موضوع در حالی که باعث می‌شود دوباره شاهد گیم‌پلی و گان‌پلی روان در این نسخه باشیم اما در نهایت یک تجربه‌ی تکراری را ارائه می‌دهد و همین موضوع باعث از بین رفتن ارزش این بخش برای پلیرهای دو نسخه‌ی پیشین می‌شود.

اصولا در عناوین مدرن توانایی سازندگان برای قرار دادن اسلحه‌های متنوع و خاص در بازی بالا است اما متاسفانه عناوین اقتباسی از جنگ‌های جهانی به دلیل محدودیت و وجود عناوین مکرر از این بازه‌ی زمانی هر بار همان اسلحه‌های پیشین را بازمی‌گردانند و در حالی که همچنان انیمیشن‌ها و صداگذاری آن‌ها به بهترین شکل انجام شده است اما آنچنان حس متفاوتی نسبت به عناوین مشابه مانند Call Of Duty: WWII ارائه نمی‌دهند.

با وجود آن‌که با استفاده از تنظیمات Combat Pacing می‌توانیم در مچ‌های بزرگتر شرکت کنیم و تجربه‌ای پر هرج‌ومرج‌تری از Multiplayer این عنوان داشته باشیم، همچنان نمی‌توان از آن به عنوان تغییری اساسی و پررنگ یاد کرد.

البته ما شاهد اضافه شدن برخی مودهای جدید به این عنوان هستیم، به عنوان مثال مود Champion Hills ترکیبی از مود Gun Game و بخش Gulag در وارزون و برخی مکانیزم‌های آن می‌باشد به طوری که شما در تیم‌های دو یا سه نفره قرار گرفته و در مپ‌های کوچکی به مبارزه می‌پردازید و بعد از هر سه راند می‌توانید از فروشگاه‌هایی که در اختیار شما قرار داده می‌شود مهمات و Perkهای مختلف خریداری کنید.

 همچنین با استفاده از پولی که از راند‌های مختلف کسب می‌کنید می‌توانید اسلحه‌ی خود را نیز ارتقا دهید.

تنظیمات جالبی نیز به نام Combat Pacing به بخش Multiplayer اضافه شده است که شامل دسته‌های Tactical، Assault و Blitz می‌باشد و به پلیرها اجازه می‌دهد که با توجه به سلیقه‌ی خود یکی از این دسته‌ها را انتخاب کرده و وارد مچ‌هایی با استانداردهای مشخص شده برای آن دسته بشوند.

به طوری که با انتخاب دسته بندی Blitz شما می‌توانید وارد مچ‌هایی با سقف پلیر 24 نفر بشوید و تجربه‌ای پر هرج و مرج‌تر در مپ‌های بزرگ بازی را تجربه کنید در حالی که مچ‌های Tactical ارائه دهنده‌ی تجربه‌ی استاندارد مچ‌های 12 نفره می‌باشند. در حالی که این‌گونه تغییرات تاثیر قابل توجهی بر تجربه‌ی کلی این بخش ندارد اما یاد کردن از آن‌ها خالی از لطف نیست.

همانطور که بالاتر توضیح دادم این نسخه در بخش گیم‌پلی نوآوری خاصی نداشته است، اما برخی مکانیزم‌های کوچک به گیم‌پلی این بازی اضافه شده‌اند. به عنوان مثال می‌توان از قابلیت Blind Fire نام برد که به شما اجازه می‌دهد بدون نیاز به بیرون آمدن از کاور و یا پشت ستون‌ها بدون ADS تیراندازی کنید.

البته در گذشته شاهد مکانیزم‌های مشابه در بسیاری از عناوین دیگر بوده‌ایم و نمی‌توان از آن به عنوان یک ایده‌ی جدید یاد کرد.

امکان انتخاب Attachmentهای بیشتر و استفاده از آن‌ها بر روی اسلحه‌های خود می‌تواند بخش Gunsmith را گسترده‌تر کند و به شما اجازه می‌دهد اسلحه‌ای نزدیک‌تر به آن چیزی که در ذهن دارید بسازید.

یکی از تغییراتی که می‌توان از آن به عنوان یک تغییر مفید یاد کرد اضافه شدن 5 Slot جدید به بخش Gunsmith می‌باشد که در اصل 10 Slot خالی را در اختیار شما قرار می‌دهد و به شما اجازه می‌دهد اسلحه‌های خود را بیش از پیش شخصی‌سازی کنید و از Attachmentهای بیشتری بر روی اسلحه‌ی خود قرار دهید.

همچنین بخش جدیدی به پایان مچ‌های Multiplayer اضافه شده است که به پلیرها اجازه می‌دهد بین سه بازیکن منتخب که هر کدام دستآورد مشخصی در آن مچ داشتند، با استفاده از رای‌گیری یک نفر را به عنوان MVP آن مچ انتخاب کنند.

طراحی مپ‌های بازی نیز چنگی به دل نمی‌زنند و دوباره شاهد ساختارهای تکراری جنگ جهانی دوم هستیم که در گذشته بارها و بارها و بارها در عناوین دیگر شاهد آن‌ها بوده‌ایم. تنها مورد مثبتی که در رابطه با مپ‌های بازی وجود دارد اضافه شدن مقدار کمی تخریب پذیری به آن‌هاست که باعث می‌شوند تجربه‌ی مولتی پلیر بازی کمی Realisticتر شود.

البته انتظار تخریب‌پذیری داینامیک و گسترده‌ای همانند عناوین فرنچایز Battlefield را نداشته باشید. بخش‌های تخریب‌پذیر این بازی به برخی دیوارهای چوبی و یا سنگی خلاصه می‌شوند.

به طور کلی بخش مولتی‌پلیر بازی یک تجربه‌ی تکراری از عناوین پیشین می‌باشد و به همین دلیل هرچقدر هم که سعی بر پیدا کردن موارد جدید در این بخش بکنم نمی‌توانم موردی خاص را بیابم که در گذشته در عناوین دیگر همین فرنچایز و یا عناوین مختلف این ژانر دیده نشده باشد. در حالی که این بخش همچنان می‌تواند تجربه‌ای جذاب برای برخی از طرفداران باشد اما بسیاری دیگر از تکرار مکررات خسته شده‌اند.

در نهایت با وجود اضافه شدن برخی المان‌ها و بخش‌های کوچک به بخش Multiplayer، این بخش هیچگونه تجربه‌ی خاص و متفاوتی را ارائه نمی‌دهد و تمام تفاوت‌های آن در تفاوت تم و ستاپ آن با دو عنوان قبلی خود خلاصه می‌شود.

بخش Zombies را می‌توان ضعیف‌ترین بخش این عنوان دانست و قطعا طرفداران قدیمی این بخش از تغییرات اعمال شده بر آن خوشحال نخواهند شد.
  • Zombies؛ خیانت تمام عیار

بخش Zombies از روزی که برای اولین بار در عنوان Call of Duty: World At War به طرفداران این فرنچایز معرفی شد به سرعت به یکی از محبوب‌ترین Modeهای عناوین این فرنچایز تبدیل شد. و حال در حالی که استودیوی Treyarch، خالقان اصلی این بخش ساخت آن را در این نسخه نیز برعهده داشته است اما می‌توانم بگویم که با یکی از بی‌محتواترین و خسته‌کننده‌ترین مودهای Zombies تاریخ Call of Duty مواجه هستیم.

بنده شخصا علاقه‌ی بسیار زیادی به این بخش در عناوین گذشته‌ی این فرنچایز داشتم و بسیار برای تجربه‌ی این بخش در این نسخه هیجان‌زده بودم اما متاسفانه سازندگان تقریبا هر آن چیزی را که باعث می‌شد این بخش به تجربه‌ای سرگرم‌کننده و لذت‌بخش تبدیل بشود را از آن حذف کرده‌اند و یک پوسته‌ی پوچ و خالی را در اختیار پلیرها گذاشته‌اند.

در حال حاضر این بخش شامل یک محیط مرکزی یا به اصطلاح Hub می‌باشد که به شما و همراهانتان اجازه می‌دهد Perkهای مختلف بخرید، اسلحه‌های خود را آپگرید کنید و همچنین از طریق پرتال‌ها وارد مراحل مختلف مربوط به این بخش بشوید.

 هدف کلی شما در این بخش ورود به پرتال‌ها، انجام Objectiveهای مربوط به آن‌ها، بازگشت به Hub برای ارتقای اسلحه‌های خود و یا Extract کردن می‌باشد. همچنین لازم به ذکر است که انجام هریک از این مراحل باعث Spawn شدن زامبی‌ها در بخش Hub می‌شود که با گذشت هر راند میزان قدرت آن‌ها افزایش می‌یابد و Extract را برای شما سخت‌تر می‌کنند.

در بخش Altar Of Covenants شما می‌توانید Covenantهایی با Rankهای مختلف خریداری کنید که میزان قدرتمندی و ارزش آن‌ها از طریق رنگ آن‌ها قابل شناسایی است.

همچنین در بخش Hub بخشی به نام Altar Of Covenants وجود دارد که شما با جمع آوری Sacrificial Hearts می‌توانید از این بخش Covenantها که همان مهارت‌های جدید هستند خریداری بکنید که در مبارزه شما در برابر ارتش مردگان بسیار موثر خواهند بود.  

در اصل می‌توان گفت که سازندگان سعی کرده‌اند با حذف برخی پازل‌ها و محتوای داستانی، این بخش را به تجربه‌ای Casualتر و ساده‌تر برای پلیرهای جدید آن تبدیل بکنند و در حالی که این موضوع می‌تواند برای این دسته از پلیرها مفید باشد، افرادی که بیشترین ضربه را از این تصمیم می‌خورند طرفداران قدیمی این بخش هستند که عاشق پیدا کردن ایستراگ‌ها، حل پازل‌ها و پیشروی در داستان‌های پیچیده‌ی این بخش بودند.

زامبی‌ها طراحی‌های بسیار معمولی دارند و همچنین از تنوع زیادی نیز برخوردار نیستند.

البته در حالی که همچنان برخی ایستراگ‌های کوچک و اطلاعات داستانی در این بخش وجود دارد اما پیدا کردن آن‌ها به هیچ عنوان به اندازه‌ی عناوین پیشین لذت‌بخش نیست.

به طور کلی در حال حاضر مراحل این بخش فقط سه Objective متفاوت را ارائه می‌دهند و از تنوع بسیار کمی برخوردارند و این موضوع باعث می‌شود پس از چند ساعت تجربه‌ی این بخش از آن خسته بشوید و آن‌ را کنار بگذارید.

البته لازم به ذکر است که سازندگان اعلام کرده‌اند که برنامه دارند در ماه دسامبر محتوای بیشتری برای این بخش منتشر کنند و این موضوع می‌تواند همچنان نور امیدی برای طرفداران همیشگی این بخش باشد.

 امیدوار هستم در آینده شاهد بازگشت ایستراگ‌های بیشتر و عرضه‌ی محتوای داستانی برای این بخش باشیم اما در حال حاضر بخش Zombies هیچ چیزی به‌جز چرخه‌ای از کشتن زامبی‌ها نیست که البته عناوین بسیار بهتری برای آن هدف در بازار وجود دارد.

در آخر عنوان Call Of Duty: Vangaurd نام خود را به عنوان یک بازی متوسط در فرنچایز ثبت می‌کند و با وجود بخش کمپین نسبتا جذاب و تلاش برای ارائه‌ی تجربه‌ و روایتی متفاوت از جنگ جهانی دوم متاسفانه به دلیل ضعف در طراحی برخی مراحل و حفظ جذابیت آن‌ها به این هدف دست نمی‌یابد. در بخش Multiplayer نیز نوآوری و یا پیشرفت خاصی وجود نداشته و یک تجربه‌ی تکراری را ارائه ‌می‌دهد و همچنین مود Zombies نیز با کمبود محتوای شدیدی مواجه است و تجربه‌ای خسته‌کننده را ارائه می‌دهد.

اگر تا به ‌حال هیچ یک از دو عنوان پیشین فرنچایز یعنی COD Black Ops: Cold War و COD: Modern Warfare را تجربه نکرده‌اید و همچنین به تم جنگ جهانی دوم نیز علاقه‌مند هستید این عنوان می‌تواند تجربه‌ای تازه و جذاب برای شما باشد اما اگر هریک از دو عنوان ذکر شده را تجربه کرده‌اید این بازی هیچ مورد قابل توجهی را به تجربیات پیشین شما اضافه نخواهد کرد و به همین دلیل بهتر است از این عنوان دوری کرده و پول خود را برای عناوین ارزشمندتر کنار بگذارید.

حال باید منتظر ماند و دید که رقیب این فرنچایز یعنی Battlefield که امسال با نسخه‌ی جدید خود و وعده‌های بسیار در حال بازگشت به صحنه‌ی رقابت است می‌تواند بازار عناوین FPS را در اختیار خود قرار دهد یا خیر؟ نظر شما کاربران عزیز درباره‌ی این نسخه از فرنچایز چیست، آیا به فکر خرید و تجربه‌ی آن هستید؟

گروه فیک های تک‌تکP.morgan
author-avatar

About واران گیم

واران گیم محلیست برای انتقال اخبار بازی ها و ارائه خدمات به کاربران فارسی زبان جهان

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *