10 عنوان ابرقهرمانی فراموش شده؛ میراث ابرقهرمانان
عناوین ابرقهرمانی در طول تاریخ تقریبا عضوی جدایی ناپذیر از دنیای بازیهای ویدیویی بودهاند و امروز قصد داریم نگاهی بیاندازیم به 10 عنوان فراموش شدهی این ژانر.
امروزه وقتی که بحث بازیهای ابرقهرمانی مطرح میشود، عناوینی همچون Marvel’s Spider-Man و فرنچایز Batman Arkham در اذهان عموم گیمرها شکل خواهد گرفت و میتوان گفت امروزه بازار این ژانر در انحصار برخی شخصیتهای محبوبتر کامیک بوکی است و شاهد تنوع زیادی همچون گذشته نیستیم.
از اواخر دههی هفتاد میلادی، این ژانر کار خودش را با بازی Superman روی کنسول Atari 2600 آغاز کرد و تا پایان نسل هفتم ما شاهد تنوع بسیار زیادی در اقتباسهای ابرقهرمانی بودیم و حال امروز قرار است نگاهی داشته باشیم بر برخی از بازیهای این ژانر که به فراموشی سپرده شدند.
اولین عنوانی که قرار است دربارهاش صحبت کنم بازی Captain America: Super Soldier است که توسط کمپانی سگا در سال 2011 برای کنسولهای نسل هفتمی منتشر شد و امتیازات نسبتا خوبی را نیز دریافت کرد. حقیقتا شخصا تا زمانی که این بازی را در یک فروشگاه مشاهده و خریداری کردم از وجود آن بیخبر بودم و احساس میکنم که یکی از دلایل کم توجهی به آن، مارکتینگ ضعیف سگا بوده است به طوری که عموم گیمرها از وجود این عنوان کاملا بیخبر بودند!
این بازی چهار روز قبل از اکران اولین فیلم یعنی Captain America: The First Avenger منتشر شد و تا حدودی سعی بر روایت داستانی متفاوت از فیلم این ابرقهرمان را داشت و بسیاری از بازیگران فیلم آن از جمله Chris Evans، Sebastian Stan و Hayley Atwell برای صداگذاری کاراکترهای خود در ساخت این بازی همکاری کردهاند.
داستان این بازی را نمیتوان جزو داستانسراییهای بسیار جذاب ابرقهرمانی دانست اما از سوی دیگر در بخش گیمپلی سازندگان با الگوبرداری از بازی Batman Arkham Asylum، توانستند المانهای جذابی را در قالب خصوصیات این ابرقهرمان شخصیسازی و پیادهسازی کنند و در نهایت یک گیمپلی روان و لذتبخش را ارائه دادند که شخصا آن را قدرتمندترین بخش این بازی میدانم. در حالی که این بازی از برخی مشکلات ساختاری و محدودیتها در طراحی مراحل خود رنج میبرد اما همچنان یک تجربهی ابرقهرمانی جذاب بود که کمتر مورد توجه قرار گرفت.
با وجود آن که این ژانر با Superman آغاز شد اما متاسفانه هیچ وقت عناوین این ابرقهرمان نتوانستند به درجات کیفی بازیهای ابرقهرمانانهای همچون Batman و یا Spider-Man دستیابند و حتی برخی از آنها جزو بدترین عناوین ابرقهرمانی محسوب میشوند. دلایل مختلفی وجود دارد که سازندگان عموما در ساخت یک بازی مناسب برای این ابرقهرمان محبوب شکست میخورند. مهمترین این دلایل، قدرت بیش از اندازهی Superman است که بالانسینگ بازی را ضعیف و ساخت عنوانی چالشبرانگیز را بسیار دشوار میسازد.
حال در بین عناوین اقتباس شده از این ابرقهرمان، عنوان Superman Returns که در سال 2006 توسط EA برای کنسولهای نسل ششمی منتشر شد، توانست تا حدودی این بازی را به تجربهای متفاوت و چالشبرانگیزتر تبدیل کند. این بازی با اقتباس از فیلمی با همین نام ساختار کلی خود را شکل داد و سازندگان نیز در پی ساخت یک عنوان چالشبرانگیز تصمیم گرفتند تا شهر متروپلیس و امنیت آن را جایگزین خط سلامتی برای Superman کنند که بسیار هم ایدهی جالبی بود و به خوبی پلیر را به چالش میکشید.
به عنوان مثال به یاد دارم در یکی از مراحل بازی تعداد زیادی از شهاب سنگها در حال سقوط بر متروپلیس بودند و شما باید قبل از آن که شهر نابود شود آنها را از بین ببرید و این موضوع نیازمند سرعت عمل بالایی بود و شخصا در آن بخش بازی به خوبی وجود یک چالش درگیر کننده را احساس کردم.
اما با وجود این ایدهی تازه و آزادی عمل بیش از پیش در این عنوان، متاسفانه طلسم بازیهای این ابرقهرمان گریبانگیر این بازی نیز شد و در نهایت نتوانست این ابرقهرمان را در دنیای بازیهای ویدیویی به رستگاری برساند اما به نظر من همچنان تجربهای جالب و متفاوت از Superman بود که میتوانست برای طرفداران این شخصیت بسیار جذاب باشد.
به نظر من تا قبل از بازی فوقالعاده Marvel’s Spider-Man، روانترین تجربهی بازیهای این ابرقهرمان متعلق به این نسخه بود. این نسخه Spider-Man را کمی تاریکتر به تصویر کشید و به جای اقتباس از آثار سینمایی موفق سم ریمی، یک داستان اوریجینال و جذاب را به تصویر کشید که به پلیر آزادی عمل بیشتر و قابلیت انتخاب مسیر و دیالوگهای مختلف را میداد که کمک بسیاری به جذابیت این عنوان کرد.
یکی دیگر از دلایل جذابیت این بازی حضور شخصیتهای محبوب دیگری همچون Wolverine، Luke Cage و Moon Knight در این بازی بود که در طول داستان بازی مردعنکبوتی را همراهی میکردند. این بازی در سال 2008 توسط کمپانی اکتیویژن برای کنسولهای نسل هفتمی و یک نسخهی دو بعدی از آن برای PS2 و PSP نیز منتشر شد.
همانطور که بالاتر اظهار داشتم، این بازی یکی از روانترین تجربیات تاراندازی Spider-Man را ارائه میداد و از فضاسازی نسبتا سنگینتری نسبت به عناوین دیگر این ابرقهرمان برخوردار بود. این بازی در زمان عرضهی خود برعکس منتقدان با استقبال بسیار خوب گیمرها روبهرو شد ولی پس از مدتی به آن دسته از بازیهایی پیوست که متاسفانه امروزه کمتر پیش میآید در محفل بازیهای ابرقهرمانی از آن نامی برده شود و یکی از دلایلش میتواند سایه انداختن موفقیتهای Marvel’s Spider-Man بر عناوین پیشین اقتباسی این ابرقهرمان باشد.
همانطور که از اسمش مشخص است این بازی یک عنوان ابرقهرمانی اقتباسی دیگر از فیلمهای سینمایی بود که در کمال تعجب از جذابیت فوقالعاده بیشتری نسبت به فیلمش برخوردار بود. این بازی در سال 2009 توسط کمپانی اکتیویژن برای کنسولهای نسل ششم، هفتم و PC منتشر شد و با استقبال گرم گیمرها و منتقدان روبهرو شد.
این بازی با الگوبرداری از فرنچایزهایی همچون God of War توانست یک تجربهی بسیار روان، خونین و لذتبخش را به پلیرها هدیه دهد که بسیار پایبند به کامیکهای این ابرقهرمان محبوب و خشونتهای بیپردهی برخی از آنها بود. همچنین این عنوان با برخی الگوبرداریها از بازی X2 Wolverine توانست گیمپلی کاملتری را به نمایش بگذارد و با اضافه کردن لباس زرد کلاسیک این ابرقهرمان به عنوان یک پوشش قابل بازکردن در طول بازی، طرفداران کامیک بوکی او را نیز راضی کردند.
علاوهبر گیمپلی، در نسخهی نسل هفتمی بازی با گرافیک بصری بسیار مناسبی مواجه بودیم که در نهایت این بازی را به یک پکیج جذاب، خشن و سرگرمکنندهای برای شخصیت Wolverine و طرفدران او تبدیل کرد و حال که بسیاری بیصبرانه منتظر عنوان Marvel’s Wolverine هستند پیشنهاد میکنم در صورت تجربه نکردن این عنوان حتما به پای تجربهی آن بنشینند.
عنوان The Punisher یک اقتباس سینمایی دیگر از ابرقهرمانان در دنیای بازیهای ویدیویی محسوب میشود که بر خلاف فیلم خود توانست تجربهی بسیار بهتری را برای طرفداران به ارمغان بیاورد. این بازی بر اساس فیلمی با همین نام با بازی Thomas James در سال 2004 توسط THQ برای کنسول نسل ششم و ویندوز عرضه گردید.
گیمپلی بازی برخی شباهتهایی به عناوین Max Payne داشت و با پایبندی به ریشههای این کاراکتر خشونتی بیپرده را به تصویر میکشید. در طول بازی نیز شاهد حضور برخی دیگر از ابرقهرمانان مارول همچون Iron Man و Black Widow بودیم که حسابی تجربهی بازی را هیجانانگیزتر میکردند. همچنین لازم به ذکر است که صداگذاری کاراکتر Frank Castle به عهدهی بازیگر فیلم اقتباسیاش یعنی Thomas James بوده است.
به طور کلی این عنوان یک بازی اقتباسی بسیار جذاب بر اساس The Punisher بود که توانست با خصوصیات خاص خودش همچون سکانسهای بازجویی خشن خود حسابی آن روی واقعی این کاراکتر کامیک بوکی را به نمایش بگذارد و بسیاری از طرفدارانش را راضی کند.
شخصیت Hulk تا قبل از عرضهی The Incredible Hulk: Ultimate Destruction از بازیهای بسیار متوسط و اغلب ضعیفی برخوردار بود که از بدترین آنها میتوان به The Incredible Hulk: The Pantheon Saga نام برد. در سال 2005 استودیوی Radical Entertainment عنوانی اقتباسی از این کاراکتر را ساخته و به کمک Sierra Entertainment برای کنسولهای نسل ششمی منتشر کرد که توانست پس از مدتها حسابی دل طرفداران این ابرقهرمان سبز را به دست آورد و تجربهای واقعگرایانهتر و منطبقتر بر قدرتهای این شخصیت را به تصویر بکشد.
این بازی در حالی که از داستانسرایی خاصی برخوردار نیست اما در بخش گیمپلی تمام چیزهایی که یک طرفدار Hulk از آن انتظار دارد را در اختیار پلیر قرار میدهد. از بالا رفتن از ساختمانها و نابود کردن آنها گرفته تا سیستم مبارزاتی که به خوبی با قدرتهای این کاراکتر در یک راستا هستند. لازم به ذکر است که بسیاری از مکانیزمهایی که در گیمپلی این عنوان شاهدش بودیم به اثر بعدی استودیوی Radical یعنی Prototype نیز راه پیدا کردند.
آزادی عمل و به بار آوردن خرابیها در این بازی آن قدر لذتبخش بود که شخصا ساعات بسیاری را در این بازی، صرف گشت و گذار در شهر و خراب کردن ساختمانها میکردم. این بازی توانست پس از سالیان سال یک تجربهی واقعی از Hulk را به طرفداران او هدیه بدهد.
در مقالات پیشین دربارهی عنوان Spawn: The Eternal و ضعفهای مختلف آن صحبت کرده بودم. حال میخواهم دربارهی یکی دیگر از اقتباسهای ویدئو گیمی این کاراکتر صحبت کنم که به نظر من بسیاری از مشکلات اقتباس پیشین خود را برطرف کرد و تجربهای مطلوب را به ارمغان آورد.
شاید نتوان از این بازی به عنوان یک بازی ابرقهرمانی فوقالعاده یاد کرد اما قطعا میتوان از آن به عنوان یک تجربهی متفاوت و خاص نام برد. این بازی بسیار بهتر از Spawn: The Eternal دنیای تاریک و خشن Spawn را به تصویر میکشد و از آن جایی که از قدرت نسل جدید کنسولها برخوردار بود، شاهد سیستم مبارزات بسیار روانتر و خوشساختتری نسبت به Spawn: The Eternal بودیم. شاید اگر امروزه به سراغ تجربهی این عنوان بروید به خوبی کهولت سن برخی المانهای آن را احساس کنید اما باز هم میتوانید از آن لذت ببرید.
موسیقی متن اصلی بازی نیز Use Your Fist and Not Your Mouth از Marilyn Manson بود که به شخصه مرا به شدت علاقهمند به موسیقی راک و همچنین شخص Marilyn Manson کرد و تبدیل به نماد این عنوان در ذهن من شد.
به نظر من بازی Batman: Rise of Sin Tzu یکی از ناشناختهترین و آندرریتدترین عناوین اقتباسی از این شخصیت است. این بازی با اقتباس از انیمیشن The New Batman Adventures ساخته و توسط کمپانی یوبیسافت در سال 2003 برای کنسولهای نسل ششمی عرضه گردید. این بازی یک عنوان Beat’em Up محسوب میشد که با آرت استایلی مشابه به انیمیشن سریالی آن ساخته شده بود و معرفی کنندهی دشمن جدیدی به نام Sin Tzu بود.
شما در این بازی قابلیت انتخاب بین 4 کاراکتر Batman، Batgirl، Robin و Nightwing بودید که هر کدام از سبک مبارزات خاص خود برخوردار بودند و صداگذاران انیمیشن آن، صداگذاری این شخصیتها را در بازی عهدهدار بودند.
علاوه بر Sin Tzu، در این بازی شاهد حضور دشمنان قدیمی و محبوب دیگر Batman از جمله Bane و Scarecrow نیز بودیم که تنوع خوبی به ظاهر دشمنان بازی میبخشید. داستان بازی در حالی که از عمق خاصی برخوردار نبود اما کار خودش را به عنوان محرک بازی به خوبی انجام میداد و گیمپلی بازی که در اصل نقطهی تمرکز این عنوان بود نیز بسیار لذتبخش بود و قطعا جزو عناوین اقتباسی خاص از شوالیهی تاریکی محسوب میشود.
بازی Justice League Heroes یک عنوان Isometric RPG محسوب میشد که توسط استودیوی سازندهی Baldur gate’s: Dark Alliance ساخته و توسط کمپانی Warner Bros در سال 2006 برای کنسولهای نسل ششمی عرضه گردید. این بازی تقریبا رقیب مستقیم بازی Marvel Ultimate Alliance محسوب میشد که در همان سال منتشر شد. داستان بازی بسیار گسترده و جذاب بود و در بین مراحل شاهد کاتسینهای سینماتیکی بودیم که در آن دوره به شدت خوشساخت و گیرا بودند.
شما در این بازی قادر به بازی کردن در نقش تعداد زیادی از ابرقهرمانان DC بودید. از Batman و Superman گرفته تا Zatana و Martian Manhunter. از سوی دیگر نیز شاهد حضور بسیاری از آنتاگونیستهای محبوب از جمله Brainiac، Doomsday و Darkseid بودیم. هر یک از شخصیتهای بازی خصوصیات و نحوهی مبارزات مختص به خود را داشتند و از همین رو گیمپلی بازی به شدت متنوع بود همچنین این بازی در زمینهی طراحی محیط نیز بسیار خوب عمل کرده بود و ما شاهد تنوع بسیار خوبی در آن بودیم.
در کل به عنوان کسی که علاقهی بسیار زیادی به Batman و به طور کلی دنیای DC دارم، این بازی تقریبا تمام نیازها و انتظارات من را از یک بازی Justice League در آن دوره برآورده کرد و قطعا همراه با شمارهی 1 جزو خاطرهانگیزترین عناوین ابرقهرمانی من محسوب میشوند. این عنوان قطعا جزو فراموش شدهترین عناوین ابرقهرمانی است که بسیار ناشناخته باقی مانده است.
بازی Marvel Nemesis: Rise of the Imperfects در سال 2005 توسط EA برای کنسولهای نسل ششمی منتشر شد و برعکس نظرات منتقدان این بازی برای من قطعا لذتبخشترین و متفاوتترین بازی ابرقهرمانی نسل ششم محسوب میشود.
این بازی یک عنوان Fighting محسوب میشد که قهرمانان شناخته شدهی مارول از جمله Spider-man، Iron Man، Wolverine و… را در مقابل شخصیتهای اوریجینال ساخته شده توسط EA قرار میداد. بازی در گیمپلی خود شباهتهایی به عناوین Super Smash داشت و در زمینهی فضاسازی و اتمسفر ما شاهد اتمسفری تاریکتر بودیم که تا حدودی به سمت ساختارهای ترس سوق پیدا میکرد و به دلیل علاقهی شدید بنده به ژانر ترس، این فضاسازی بازی به سرعت من را جذب خودش کرد.
داستان و روایت آن را نمیتوان فوقالعاده تلقی کرد اما به اندازهی کافی خاص و متفاوت بود که شما را تا پایان بازی با خود بکشاند. سیستم مبارزات بازی و تعامل و تاثیر پذیری محیط اطراف در طول مبارزات تنوع و جذابیت بسیار خوبی را به این بازی میبخشید و مبارزات بازی را درگیر کنندهتر میکرد. همچنین طیف وسیع کاراکترهای حاضر در این بازی و سبک مبارزهی اختصاصیشان گیمپلی بازی و ارزش تجربهی بازی را چندین و چند برابر میکرد. همچنین این بازی از بخش چندنفرهی Split Screen نیز برخوردار بود که امکان تجربهی آن با دوستانتان را فراهم میکرد.
حقیقتا تا به حال ندیدهام کسی در جوامع کامیک بوکی و محفلهای ابرقهرمانی نامی از این عنوان بیاورد بنابراین خوشحال میشوم اگر شما کاربران عزیز این بازی را تجربه کردهاید نظراتتان را با من به اشتراک بگذارید. در نهایت به جرات میتوانم بگویم که بازی Marvel Nemesis: Rise of the Imperfects یکی از فراموش شدهترین عناوین ابرقهرمانی محسوب میشود که این ژانر را در قالبی بسیار متفاوت و خاص به تصویر میکشید و بسیار ناراحت کننده است که بسیاری از گیمرها آن را تجربه نکردهاند.
امروز در این مقاله به 10 مورد از عناوین ابرقهرمانی پرداختم که در طول سالیان سال آن چنان نامشان را در محافل مختلف ابرقهرمانی نشنیدهایم. هر یک از آنها به نوعی تجربهای خاص و متفاوت را ارائه میدادند که به نظر من لایق توجه بیشتر و یادآوری هستند.
شما هم اگر عناوین ابرقهرمانیای مدنظرتان است که در این لیست حاضر نیستند و احساس میکنید به کلی به فراموشی سپرده شدهاند حتما آن را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.