نگاهی به داستان Grand Theft Auto: Vice City؛- واران گیم
فرنچایز Grand Theft Auto بدون هیچ شکی یکی از بزرگترین نمادهای صنعت گیم در طول تاریخ به شمار میرود که تقریبا تمامی افرادی که کوچکترین برخوردی با دنیای گیم داشتهاند، اسم این فرنچایز را شنیدهاند. این سری میزبان اتفاقات، حوادث، خیانتها و حماسههای مختلفی بوده است. اتفاقاتی که برای بسیاری از ما فوقالعاده نوستالژیک و خاطرهانگیز بوده و هنوز شخصیتهای قدیمی سری مثل CJ و Tommy Vercetti فوقالعاده در نزد هواداران و مخاطبان محبوب هستند.
در این سری مقالات جدید قصد داریم به داستان نسخههای مختلف GTA به طور خلاصه بپردازیم و اتفاقات این عناوین را با هم مرور کنیم. در این قسمت به سراغ داستان و اتفاقات Grand Theft Auto: Vice City رفتهایم.
دوستان عزیز توجه کنید این مقالات بر اساس خط زمانی نوشته میشوند به همین دلیل اولین قسمت از این سری مقالات مربوط به Vice City است چرا که از لحاظ زمانی اولین نسخه به شمار میرود و در دهه ۸۰ روایت میشود.
ابتدا بد نیست کمی در مورد شخصیت اصلی بازی صحبت کنیم. Thimas Tommy Vercetti در سال 1951 در Liberty City به دنیا آمد. پدر او در یک فروشگاه فتوکپی کار میکرد و تامی نیز از همان سن کم در آنجا به پدرش کمک میکرد. تامی به پدرش بسیار نزدیک بود و در آینده میخواست جا پای پدرش بگذارد که البته به قول خودش در نهایت به سرنوشت دیگری محکوم شد. بر اساس دیالوگهای مختلف او هنگام مبارزه، به نظر میرسد او اصلا با مادرش رابطه خوبی نداشته است.
در زمانی نامعلوم قبل از سال 1971، تامی به خاندان خلافکاری و مافیایی Foreli پیوست. این گروه خلافکاری بزرگ یکی از سه گروه مهم و اصلی Liberty City و در آن زمان قدرتمندترین خانواده مافیایی آن شهر به شمار میرفتند. تامی کار خود را با خلافهای خرد و کوچک آغاز کرد و به تدریج از لحاظ مقام و رتبه در خانواده Foreli پیشرفت کرد. در سال 1971، Sonny Foreli که از قدرتمند شدن و پیشرفت سریع Tommy Vercetti بسیار نگران و وحشتزده بود، نقشهای کشید تا بتواند تامی را از بین ببرد. قرار بود در طی یک سرقت، به طور غافلگیرانه افراد زیادی برای تامی کمین کرده و با حمله ناگهانی، او را از پای درآورند. اما در عین ناباوری، Tommy هر یازده نفری که برای کشتن او فرستاده شده بودند را به قتل رساند. سپس او به جرم یازده فقره قتل دستگیر و زندانی شده و به اعدام محکوم شد. اما از آنجایی که Tommy Vercetti هیچگونه راز و اطلاعاتی در مورد خاندان Foreli فاش نکرد، Sunny Foreli با اعمال نفوذ حکم اعدام او را به حبس تغییر داد. تامی از هر گونه همکاری با پلیس خودداری کرد و در آن زمان رسانهها به تامی لقب قصاب Harwood را دادند. Harwood منطقهای بود که تامی آن یازده نفر را به قتل رسانده بود.
بعد از گذراندن پانزده سال در زندان، تامی در نهایت به لطف اعمال نفوذ Sonny Foreli از زندان آزاد شد. Sonny که از یک طرف از معروف بودن تامی در Liberty City واهمه داشت و از طرف دیگر در تلاش بود که وسعت کار مواد خود را در جنوب نیز گسترش دهد، تامی را به Vice City فرستاد. تامی به همراه Henry و Lee به Vice City رفته و در فرودگاه آنجا با Ken Rosenberg دیدار کرده و سپس همگی راهی قرار معامله مواد مخدر شدند. اما وقتی که به آنجا رسیدند متوجه شدند گیر یک کمین ناگهانی افتادهاند و به سمت آنها تیراندازی شد. در فعل و انفعالات مختلف، Henry، Lee و یکی دیگر از مواد فروشها کشته شدند و تامی، Ken و یک مواد فروش دیگر به زحمت از آنجا فرار کردند.
تامی اتفاقات رخ داده را به گوش Sonny رساند. Sonny به تامی هشدار داد که هر چه زودتر پول و مواد دزدیده شده را پیدا کند و برگرداند. در این زمان تامی برای افراد مختلفی مشغول به کار شد. او برای Ken کارهای مختلفی میکرد و با Lance Vance، مواد فروشی که از حادثه جان سالم به در برده بود نیز دوستی نزدیکی پیدا کرد. Lance به دنبال گرفتن انتقام برادرش بود که در حادثه تیراندازی کشته شد. تامی همچنین از طرف دیگر برای Juan Cortez که یک مواد فروش سطح متوسط بود نیز کار میکرد. Cortez شروع به تحقیق در مورد حادثه میکند و در همین حین تامی را مأمور میسازد که چیپ اطلاعاتی مربوط به موشکها را بدزدد.
سپس Cortez به این نتیجه میرسد که Ricardo Diaz مقصر اصلی تیراندازی بوده است. او از تامی میخواهد تا به عنوان محافظ Diaz طی یک معامله با کوباییها عمل کند. The Haitian، دشمن اصلی کوباییها هنگام معامله به آنها حمله میکنند اما تامی و Lance آنها را میکشند. دیاز که توانایی لنس و تامی توجه او را به خود جلب کرده است، آن دو را مأمور میسازد افرادی که از او پول دزدیدهاند را پیدا کرده و بکشند. در ادامه دیاز مأموریتهای مختلفی مثل دزدیدن یک قایق پر سرعت را به لنس و تامی واگذار میکند. در ادامه لنس که متوجه میشود Diaz عامل مرگ برادرش بوده سعی میکند او را به قتل برساند اما توسط افراد Diaz دستگیر میشود. تامی سپس به کمک لنس آمده، او را نجات میدهد و آن دو به همراه هم به ویلای محل سکونت دیاز حمله کرده و او را از پای در میآورند.
مرگ Ricardo Diaz تحولات قابل توجهی در Vice City را کلید میزند. تامی و لنس کنترل محدوده دیاز را به عهده میگیرند و علاوه بر آن، تامی چند شرکت و مکان را خریداری میکند. مانند باشگاه Malibu، کارخانه بستنی سازی Cherry Popper و چند کسب و کار دیگر. همچنین در این دوران تامی برای خلافکارهای کوچکتری مثل Umberto Robina رئیس کوباییها و Aunt Poulet رئیس The Haitian نیز کار میکند و به نوعی برای هر دو جبهه درگیر، ماموریت انجام میدهد. تامی همچنین برای Avery Carrington، Mr. Black و Kent Paul نیز کارهای مختلفی انجام میدهد. تامی به Cortez نیز کمک میکند تا از شهر فرار کند.
در این بین Sonny Foreli دیگر صبرش تمام شده و افرادی را میفرستد تا از کسب و کار تامی پول بگیرند. اما تامی آنها را میکشد. طی فعل و انفعالات مختلف، در نهایت تامی با سانی در ویلای او دیدار میکند. در اینجا تامی در مییابد که لنس به او خیانت کرده و به جبهه Sonny پیوسته است. تیراندازی شدیدی شکل میگیرد و تامی تمام افراد آنجا از جمله Lance و Sonny را میکشد . بعد از مرگ سانی، تامی و Ken با اختلاف به قدرتمندترین افراد کل Vice Cityتبدیل میشوند.
تامی و Ken تا سال ۱۹۸۶ به اداره Vice City میپردازند. اما در آن سال کم کم رابطه Ken و تامی دچار مشکل میشود چرا که Ken اعتیاد شدیدی به کوکایین پیدا کرده است. تامی او را به موسسه ترک اعتیاد در San Andreas میفرستد و هر چند در نهایت Ken پاک میشود، اما تامی به طور کلی ارتباط خود را با او قطع میکند.
نگاهی به ویژگیهای شخصیتی Tommy Vercetti
تانی مردی باهوش اما به شدت زودرنج است که به سرعت از کوره در میرود و به خشونت روی میآورد. او به خوبی از تواناییهای خود آگاه است و حتی در شرایطی که له نظر میرسد شانسی برای زنده ماندن ندارد خود را از مهلکه نجات میدهد. البته او به ندرت بدون دلیل و هدف به خونریزی دست میزند و معمولا وقتی از خشونت استفاده میکند که مورد خیانت قرار گرفته باشد.
تامی از آن دسته افرادی است که ترجیح میدهد همیشه کارش را خودش انجام دهد و به دیگران نسپارد. حتی وقتی او به قدرت رسید و زیر دستهای زیادی داشت،با این وجود بسیاری از نقشهها را خودش به تنهایی عملی میکرد.
با وجود خشونت زیاد و دمدمی مزاج بودن، تامی معمولا به شدت وفادار و معتمد است. بعد از گذراندن پانزده سال در زندان او بلافاصله به دیدن Sonny رفت با وجود اینکه شک قوی داشت که Sonny برای او پاپوش دوخته است. یا مثلا او به دفعات بسیار به Ken Rosenberg کمک کرد حتی در شرایطی که به او مرتبط نبود. شاید بهترین مثال از وفاداری او مربوط به رابطهاش با Lance Vance باشد. حتی بعد از اینکه لنس به سردی با او رفتار میکرد، او کاملا به او وفادار ماند و در ماجرای خیانت لنس به او، فوقالعاده شوکه شده بود.