10 بسته الحاقی که از بازی اصلی بهترند؛ بفرمایید دسر!
در سالهای اخیر بستههای الحاقی به بخشی جداییناپذیر از صنعت بازی تبدیل شدهاند. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به 10 بسته الحاقی که از بازی اصلی بهتر هستند.
در طی دو نسل اخیر، شرکتهای بزرگ بازیسازی تغییرات زیادی در نحوهی تولید و عرضهی بازیهای خود ایجاد کردهاند. عرضهی بستههای الحاقی که آنها را با نام DLC یا Expansion Pack نیز میشناسیم، اکنون به یک نُرم در جامعهی گیم تبدیل شده است. شرکتها معمولاً برای روایت یک داستان جانبی و یا اضافه کردن چند نقشه و آپشن جدید به بازیهای خود، این بستهها را منتشر میکنند. البته ناگفته نماند که این بستهها سود زیادی نیز برای سازندگان دارند و برای همین هم هست که این روزها ساخت آنها تا این حد رایج شده است.
در حالت عادی، انتظار میرود که این بستهها چند ساعتی محتوای جدید به بازی اصلی اضافه کنند تا طرفداران کمی بیشتر بتوانند در دنیای بازی مورد علاقهی خود وقت بگذرانند، اما گاهی اوقات بستهی الحاقی آنقدر جذاب است که بازی اصلی را زیر سایهی خود قرار میدهد. با اینکه این اتفاق خیلی رایج نیست، اما بازیهای کمی هم نیستند که توانستهاند با ارائهی بستههای الحاقی جذاب، نظر مخاطبان را به خود جلب، و آنها را نسبت به خرید بازی اصلی ترغیب کنند.
در این مقاله به 10 بستهی الحاقی پرداختهایم که از نظر جذابیت، از بازی اصلی پیشی گرفتهاند. بازیهای زیادی نیز هستند که بستههای الحاقی آنها بسیار عالی عمل کردهاند، اما بازی اصلی به قدری خوب است که نتوانستهاند از آن پیشی بگیرند. برای مثال بستههای الحاقی Hearts of Stone و Blood & Wine که برای بازی ویچر 3 منتشر شدهاند، چیزی کمتر از شاهکار نیستند، اما بازی اصلی به قدری خوب است که نمیتوان ادعا کرد این بستهها از بازی اصلی بهتر هستند. بنابراین نمونههایی مانند این را در مقاله نخواهید دید.
بدون اتلاف وقت، برویم سراغ لیست. این شما و این 10 بسته الحاقی که از بازی اصلی پیشی گرفتند.
10- Borderlands 2: Tiny Tina’s Assault on Dragon Keep
سری Borderlands یکی از بهترین سریهای جهان در سبک لوتر شوتر است و نسخهی دوم این بازی، نقطهی اوج این سری محبوب بود. این نسخه مورد تحسین بسیاری از گیمرها و منتقدان در سرتاسر دنیا قرار گرفت و برای چند سال، یکی از پرطرفدارترین بازیهای آنلاین چندنفره بود. استودیوی سازندهی بازی نیز به خوبی از آن حمایت کرد و با عرضهی بستههای الحاقی و محتوای جدید برای آن، باعث شد تا این بازی بهروز بماند و افراد بیشتری به آن جذب شوند.
طبیعتاً ساختن یک بستهی الحاقی خوب برای عنوانی که خودش تقریباً چیزی کم ندارد، کار دشواری است، اما بستهی الحاقی Tiny Tina’s Assault on Dragon Keep موفق به انجام این کار شد. این بستهی الحاقی به قدری خوب است که میتوان ادعا کرد از نظر کیفیت، از بازی اصلی سبقت میگیرد. اگر از سبک طنز بازیهای Borderlands لذت میبرید، بستهی الحاقی یاد شده، این موضوع را به اوج میرساند. محیطهای بسیار متنوع، سلاحهای جدید و کاراکتر بامزهی Tiny Tina که همیشه موفق به خنداندن شما میشود، دلایلی کافی برای تهیهی این بستهی الحاقی جذاب هستند.
9- Assassins’ Creed III: The Tyranny of King Washington
پس از پایان سهگانهی اتزیو، خیلی از طرفداران سری Assassins’ Creed نگران آیندهی این فرنچایز بودند. متاسفانه سومین نسخه از این سری نیز کاری برای برطرف کردن این نگرانی انجام نداد و به یکی از ضعیفترین بازیهای سری تبدیل شد. البته منظور این نیست که Assassins’ Creed III کلاً بازی ضعیفی است، بلکه در مقایسه با سایر بازیهای سری چیز خاصی برای عرضه ندارد.
اما داستان در مورد بستهی الحاقی The Tyranny of King Washington متفاوت است. کسانی که این بستهی الحاقی را تجربه کردهاند، میدانند که The Tyranny of King Washington تا چه حد تجربهی کلی AC III را بهبود میبخشد و شخصیت کانر (Conor) را به عنوان یکی از خطرناکترین اساسینهای سری به مخاطب معرفی میکند. متاسفانه خیلی از گیمرها وقتی از بازی اصلی ناامید میشوند، سراغ بستههای الحاقی آن هم نمیروند، اما اگر طرفدار این سری هستید، پیشنهاد میکنم این بستهی الحاقی خوشساخت را از دست ندهید.
8- Prey: Mooncrash
Prey یکی از بازیهای آندرریتد روزگار است که هیچگاه توجهی که لایقش بود را دریافت نکرد. این بازی با گیمپلی جذاب، موسیقی به یاد ماندنی و داستانی جالب، یکی از بازیهای باکیفیت زمان خودش بود و در حال حاضر نیز میتوانید از تجربهی آن لذت کافی را ببرید. اما بازی یک مشکل عمده داشت و آن چیزی نبود به جز عدم وجود تعادل در بخشهای ابتدایی و انتهایی آن. شما در ابتدای بازی آسیبپذیر و ضعیف هستید و هرچه به پایان نزدیک میشوید، قدرتتان بیشتر میشود، به شکلی که در مراحل انتهایی دیگر هیچ خطری شما را تهدید نمیکند و دشمنان را مثل پفک نمکی از پا درمیآورید!
بستهی الحاقی Mooncrash علاوه بر اضافه کردن محتوای جدید به بازی، این مشکل عمده را نیز حل کرده و Prey را به یک بازی استاندارد تبدیل میکند. Mooncrash نه تنها یک بستهی الحاقی بسیار خوب است، بلکه بازی کردن Prey بدون این بستهی الحاقی، تجربهای ناتمام به شمار میرود. این DLC دقیقاً همان چیزی است که از یک DLC خوب انتظار داریم.
7- Watchdogs Legions: Bloodlines
جدیدترین نسخه از بازی Watchdogs که در سال 2020 با نام Watchdogs: Legions به بازار آمد، از نظر خیلیها ضعیفترین بازی سری بود. با اینکه یوبیسافت ایدههای بلندپروازانهای برای این بازی داشت، اما نتیجهی نهایی کمی ناامیدکننده بود. با این حال، بسیاری از طرفداران سری نیز از آن راضی بودند و آن را به خاطر نوآوریهایش تحسین کردند.
اما یوبیسافت معمولاً در ساخت بستههای الحاقی موفق عمل کرده و بستهی الحاقی Bloodlines نیز از این قاعده مستثنی نیست. این بسته خط داستانی جالبی دارد که میتواند برای طرفداران دو بازی قبلی نیز بسیار جذاب باشد. برگشتن کاراکترهای نسخهی اول و دوم Watchdogs، اضافه شدن انواع جدیدی از دشمن و گیمپلی جذاب این بسته الحاقی، میتوانند دلایلی کافی برای خرید آن باشند. به علاوه، متای این بسته از بازی اصلی کمی بالاتر است و این یعنی منتقدان سختگیر صنعت بازی نیز از عملکرد بستهی الحاقی مذکور راضیتر هستند.
6- Doom Eternal: Ancient Gods Part 1 & 2
Doom Eternal هر چیزی که از یک بازی Doom انتظار داریم را به ما هدیه داد. اکشن نفسگیر، دشمنان متنوع، موسیقی بینظیر، اسلحههای خلاقانه و پیشرفت گرافیکی آن نسبت به نسخهی 2016، همگی در کنار هم Doom Eternal را به بهترین بازی سری تبدیل میکردند. شاید پیش خود بگویید خب، این دیگر ته ماجراست و از این بهتر نمیشود. اما بستههای الحاقی Ancient Gods Part 1 و Ancient Gods Part 2 نشان دادند که سازندگان Doom هیچ محدودیتی نمیشناسند و همواره در حال ارتقاء تجربهی طرفداران هستند.
این دو بستهی الحاقی که با فاصلهی کمی از هم منتشر شدند، اسلحه و دشمنان جدیدی را معرفی کردند که باعث شد بازی حتی از نسخهی اصلی خود نیز پیشی بگیرد. در بازیهایی مانند Doom که تمرکز کاملاً روی گیمپلی است، اضافه شدن المانهای جدید به گیمپلی تنها چیزی است که طرفداران میخواهند و باید بگویم id Software کاملاً این موضوع را درک کرده و با انتشار این دو بستهی الحاقی، بازی را به اوج خود رساند. البته این بدان معنی نیست که بازی اصلی چیزی کم دارد، اما این دو بستهی الحاقی با حفظ اسکلت اصلی اثر، آن را از جهات دیگر ارتقاء دادند و همین باعث میشود که از بازی اصلی بهتر باشند. البته یک نکتهی منفی نیز در مورد Ancient Gods وجود داشت و آن عدم وجود آهنگساز همیشگی یعنی گوردون میک بود.
5- Mass Effect 3: Citadel
ممکن است پیش خود فکر کنید چرا Mass Effect 3 باید در این لیست حضور داشته باشد؟ مگر به جز این است که این بازی یک تجربهی خارقالعاده بود؟ البته که Mass Effect 3 یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ است، اما آیا Citadel را بازی کردهاید؟ میتوانم بگویم Citadel یکی از بهترین بستههای الحاقی تاریخ است که میتواند هر طرفداری را به وجد بیاورد.
پس از پایان هر سه نسخهی بازی، BioWare چند DLC پر و پیمان برای Mass Effect 3 منتشر کرد که همگی خوب هستند، اما Citadel در لیگی دیگر قرار میگیرد. در این بستهی الحاقی، باید اتهامات و توطئههایی که علیه شپرد مطرح میشود را دنبال کنید. این بسته الحاقی، تمرکز زیادی روی روابط بین شخصیتها داشت و Mass Effect 3 را به بهترین شکل ممکن به پایان رساند. منتقدان و طرفداران سری همگی این بسته الحاقی را تحسین کردند و حتی چند منبع معتبر، آن را به عنوان بهترین بستهی الحاقی سال معرفی نمودند. اگر خودتان را طرفدار سری مس افکت میدانید، Citadel را بازی کنید.
4- SIMS: Seasons
سری SIMS جزو بازیهایی است که میتوان گفت بیشتر گیمرها حداقل یک بار در دنیای آن وقت گذراندهاند. شاید این بازی برای برخی از مخاطبین هاردکور خستهکننده باشد، اما فروش بالا و شهرت این بازی نشانگر این است که بسیاری از مردم از آن لذت میبرند. در واقع، دنیای این عنوان به شما اجازه میدهد تا در کنار زندگی واقعی خود، یک زندگی مجازی هم داشته باشید و در آن کارهایی را تجربه کنید که شاید در دنیای واقعی هیچگاه شانس تجربهی آن را نداشته باشید.
بستهی الحاقی Season، کاراکتر جدیدی به این اثر میبخشد. همانطور که از نام آن پیداست، این بستهی الحاقی چهار فصل سال را به بازی اضافه میکند و به شما اجازه میدهد فعالیتهای مختص به هر فصل را تجربه کنید. به علاوه، اضافه شدن فصلهای مختلف، بازی را از یکنواختی در میآورد و ارزش بازی آن را دوچندان میکند. پس از تجربهی Seasons، دیگر نمیتوانید به بازی اصلی برگردید، چون این بستهی الحاقی لذت بازی را به شکل قابل توجهی افزایش میدهد، بهطوری که جذابیتهای بازی اصلی در مقابل آن دیگر به چشم نمیآید.
3- Fallout 4: Far Harbor
سری Fallout از بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ به شمار میرود که بستههای الحاقی متنوعی نیز برای آن منتشر شده است. واقعاً میتوانیم چند گزینه از این لیست را به سری Fallout اختصاص دهیم، اما در این مقاله به معرفی مهمترین بستهی الحاقی این سری یعنی Far Harbor بسنده میکنیم.
Far Harbor یکی از هیجانانگیزترین بستههای الحاقی این لیست است که محتوای داستانی جذابی را به Fallout 4 اضافه میکند. این بسته الحاقی هم از نظر حجم کارهایی که میتوانید انجام دهید و هم از جهت محتوای مفیدی که در اختیار گیمر قرار میدهد، مثالزدنی است. در Far Harbor گیمر با چند انتخاب بسیار سخت و چند نوع دشمن جدید روبهرو میشود که بُعد جدیدی به بازی میبخشند. علاوه بر این، محیطهای متنوعی در آن انتظار شما را میکشند که دیدن آنها خالی از لطف نیست. Far Harbor به شکل واضحی از خود Fallout 4 جذابتر است و تجربهی آن را به همه پیشنهاد میکنیم.
2- Diablo III: Reaper of Souls
وقتی Diablo III معرفی شد، گیمرها انتظارات زیادی از آن داشتند؛ اما پس از عرضهی بازی، برخی از این انتظارات بیپاسخ ماندند و برخی گیمرها از نتیجهی نهایی خیلی راضی نبودند. البته این بدان معنا نیست که Diablo III بازی بد یا ضعیفی بود، فقط مانند هر بازی بزرگ دیگری، انتظارات گیمرها از آن بسیار بالا بود. خوشبختانه Bliazzard این موضوع را با بستهی الحاقی Reaper of Souls به کلی حل کرد و دل طرفداران را به دست آورد.
این بسته الحاقی نه تنها کلاسها و قابلیتهای جدیدی به بازی اضافه کرد، بلکه مشکلاتی که در مورد بازی گزارش شده بودند را نیز به کلی برطرف کرد و باعث شد Diablo III تبدیل به عنوانی شود که همه انتظارش را داشتند. حتی بیراه نیست اگر بگوییم که تاثیرات این بستهی الحاقی بود که Diablo III تا این حد ماندگار شد. Reaper of Souls جزو DLCهایی است که بازی کردن آن واجب است و بدون آن تجربهی شما از Diablo III کامل نمیشود.
1- BioShock 2: Minerva’s Den
با شنیدن دو نام “BioShock” و «بستهی الحاقی»، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، بستهی الحاقی بینظیر BioShock Infinite است که با نام Burial At Sea منتشر شد و طرفداران را بار دیگر به جهان زیر آب Rapture برگرداند. اما چرا در اینجا به Minerva’s Den اشاره کردهایم؟ ببینید، این قضیه تا حدودی سلیقهای است، اما به نظر من Infinite خودش به قدری خوب بود که نتوانیم به Burial At Sea لقب «بستهی الحاقی بهتر از بازی اصلی» را نسبت دهیم. اما اگر به نظر شما Burial At Sea لایق این جایگاه است، کاملاً قابل درک و منصفانه است.
BioShock 2 از نظر اکثریت گیمرها، ضعیفترین بازی این سری بینظیر است. با اینکه متای 88 به هیچوجه نشانگر یک اثر ضعیف نیست، اما وقتی رقبای شما BioShock 1 و BioShock: Infinite باشند، طبیعتاً باید استانداردهای خیلی بالایی را رعایت کنید تا بتوانید اندازهی آن دو عنوان فوقالعاده باشید! خوشبختانه بستهی الحاقی Minerva’s Den نمیگذارد BioShock 2 نیز از یک داستان احساسی و بینظیر بیبهره بماند و با افزدون محتوایی جذاب و جدید به بازی، عمق عنوان اصلی را دوچندان میکند. همین باعث میشود که از این بستهی الحاقی به عنوان یکی از بهترین بستههای الحاقی تاریخ یاد شود.
به پایان این لیست میرسیم. به نظر شما کدام بستههای الحاقی از بازی اصلی بهتر بودند؟ بستههای الحاقی موردعلاقهی شما کدامها هستند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.