10 مورد از به یادماندنیترین همراهان در بازیها؛ تو تنها نیستی
یکی از مهمترین بخشهای یک عنوان داستانمحور، کرکترها و ارتباط بین آنها است. در طول سالها عناوین زیادی منتشر شدند که اهمیت ویژهای به این موضوع میدادند و از رباتها و هوش مصنوعی تا حیوانات و انسانها، همراهان به یادماندنی و دوستداشتنی را برای قهرمان داستان طراحی کردند.
امروز من قصد دارم یادی کنم از 10 مورد از این شخصیتهای به یادماندنی و همراهان دوستداشتنیای که در طول تجربهی مجازیمان همراهمان بودند.
از آنجایی که تعداد این کرکترها زیاد است و قرار دادن همهی آنها در این لیست مقدور نیست، شما کاربران عزیز نیز شخصیتهای مورد علاقهی خود را که در این لیست حضور ندارند در بخش نظرات با من و کاربران دیگر به اشراک بگذارید.
10. Tails (Sonic The Hedgehog)
فرنچایز Sonic The Hedgehog در طول سالها مهمان شخصیتهای فراوانی بوده است که Sonic را در طول ماجراجوییهایش همراهی کردهاند اما هیچکدام از آنها به اندازهی Tails هم برای Sonic و هم برای طرفداران او ارزشمند نبودهاند.
اولین حضور این روباه زرد رنگ دوستداشتنی در عنوان Sonic The Hedgehog 2 بود که در سال 1992 برای کنسول Sega Genesis منتشر شد. پیوستن این شخصیت به این عنوان و همراهی Sonic در طول بازی و هماهنگی بین آنها برای طرفداران این فرنچایز بسیار لذتبخش بود.
همچنین این شخصیت این امکان را برای پلیرها ایجاد کرده بود که به صورت دو نفره به تجربهی این عنوان بپردازند که در دورهی خود بسیار هیجانانگیز بود.
در نهایت حضور Tails در این عنوان با واکنش بسیار مثبت طرفداران مواجه شد و از آن پس او به شخصیتی مهم و صمیمیترین دوست Sonic تبدیل شده است و حتی چند عنوان اختصاصی نیز برای او ساخته شده است که نشاندهندهی اهمیت او در این فرنچایز است.
9. Yoshi (Super Mario)
وقتی صحبت از برترین عناوین Super Mario میشود، شخصا Super Mario World را در بالای لیست عناوین مورد علاقهی خودم از این فرنچایز قرار میدهم. این عنوان در سال 1990 برای کنسول SNES منتشر شد و با واکنشهای فوقالعاده مثبتی روبرو شد چنان که نه تنها بنده بلکه بسیاری از طرفداران این لولهکش دوستداشتنی، از آن به عنوان یکی از برترین عناوین این فرنچایز یاد میکنند.
اما دلیل اصلی این موفقیت چه بود؟ جواب Yoshi است! این شخصیت برای اولین بار در این نسخه معرفی شد و یک همراه وفادار و مفید برای Mario بود که سعی داشت پرنسس Peach و Dinosaur Land را از اسارت Bowser نجات دهد.
Yoshi با سواری دادن به Mario اجازه میداد که شما سریعتر در مراحل جابهجا شوید. همچنین در مبارزات و از بین بردن موانع و دشمنان نیز به Mario کمک میکرد.
به طور کلی اگر بخواهم مختصر بگویم، Yoshi در عنوان Super Mario World گیمپلی عناوین دو بعدی این فرنچایز را دگرگون کرد و مکانیزمهای تازه و جالبی را به این عنوان اضافه کرد که لذت تجربهی آن را چندین برابر میکرد و از آن پس این شخصیت نیز به یکی از دوستداشتنیترین و به یادماندنیترین شخصیتها و همراهان دنیای بازیهای ویدئویی تبدیل شد. لازم به ذکر است که Yoshi در نسخهی Super Mario Galaxy 2 نیز با Mario همراه میشود و باز هم مکانیزمهای تازه و جالبی را ارائه میدهد.
8. D-Dog (Metal Gear Solid V)
عنوان Metal Gear Solid V: Phantom Pain همراهان متنوعی را در اختیار شما قرار میدهد که هرکدام از قابلیتهای خاصی برخوردارند و میتوانند به نوعی در طول مراحل به Snake کمک کنند. اما قطعا دو مورد از به یادماندنیترین آنها Quiet و D-Dog هستند.
از آنجایی که دلیل انتخاب Quiet توسط پلیرها کاملا مشخص است، در اینجا ما دربارهی D-Dog صحبت خواهیم کرد. سگها همیشه همراهانی دوستداشتنی چه در دنیای واقعی و چه در بازیهای ویدئویی هستند و از برخی دیگر از این سگهای دوست داشتنی میتوان به Dogmeat از عنوان Fallout 4 یاد کرد.
اما چیزی که به نظر من D-Dog را خاص میکند حضور او در پس زمینهی داستان بازی و روند رشد و تعلیم اوست.
شما D-Dog را در زمانی که تنها یک تولهی کوچک است پیدا میکنید و از پس از آن هر بار که به Mother Base میروید میتوانید او را در حال بازی و تعلیم ببینید و حتی شاهد برخی از سکانسهای جالب او و Big Boss هستیم.
در نهایت D-Dog پس از بزرگ شدن و پایان تعلیم او، در بخشی از بازی به عنوان یکی از همراهان شما قابل دسترس میشود و شما میتوانید او را با خود به ماموریتهای مختلف ببرید.
او میتواند دشمنان شما را در 50 متری اطرافتان شناسایی کند، مینهای روی زمین را پیدا کند و همچنین با دشمنان شما به مبارزه بپردازد. واقعا چه کسی از داشتن چنین سگی در کنار خودش بدش میآید؟
7. Elizabeth (Bioshock Infinite)
امکان ندارد که عنوان Bioshock Infinite را تجربه کرده باشید و عاشق کرکتر Elizabeth نشده باشید. جدا از مسائل ظاهری، این شخصیت مانند یک محرک برای این عنوان بود و همچنین نقش بسیار مهمی را در داستان بازی ایفا میکرد.
از همان ابتدا که شما در نقش Booker Dewitt او را زندانی در یک کتابخانه پیدا میکنید جریانی قوی و خاص از سوی کرکتر او احساس خواهید کرد. Elizabeth علاوه بر اینکه در طول مبارزات به شما کمک میکند و مهمات و آیتمهای سلامتی در اختیار شما قرار میدهد، مانند نقطهی ثقلی برای داستان بازی عمل میکند.
شکلگیری و رشد ارتباط او با پروتاگونیست بازی، شخصیتپردازی و صداگذاری بسیارخوب او و همچنین گره خوردن او با پیچشهای داستانی همه و همه باعث میشوند که این کرکتر و تجربهی این عنوان همیشه در ذهن شما باقی بماند.
6. Dom (Gears of War)
به نظر من شخصیت Dom از فرنچایز Gears of War هیچوقت آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت. Dom دوست نزدیک پروتاگونیست سه نسخهی ابتدایی این فرنچایز یعنی Marcus Fenix بود و همچنین نقش پررنگی نیز در داستان این سه نسخه داشت.
این شخصیت لحظات به یادماندنی زیادی در سه نسخهی ابتدایی این فرنچایز دارد که از بهترین آنها میتوان به یافتن همسرش در نسخهی دوم یاد کرد که به خوبی بعدهای دیگر این شخصیت و شکستن او را به تصویر میکشید.
در کل هماهنگی و رفاقت بین Dom و Marcus قطعا جزو بهترین بخشهای نسخههای ابتدایی فرنچایز بود و این لحظات همیشه در قلب طرفداران این فرنچایز باقی خواهد ماند.
5. Clank (Ratchet And Clank)
شخصیتی که الان قرار است راجعبش صحبت کنم یک ربات دوستداشتنی است که از خط تولید خود فرار کرده و توسط دوستش Clank نام گذاری شده. ما برای اولین بار با Clank در عنوان Ratchet and Clank آشنا شدیم که در سال 2002 به صورت انحصاری برای کنسول PlayStation 2 منتشر شده بود.
Clank شخصیت بسیار جذابی دارد و رابطه و ارتباط او با Ratchet به سرعت باعث عزیز شدن او در دل طرفداران شد به طوری که او در سال 2008 یک عنوان اختصاصی به نام Secret Agent Clank دریافت کرد که برای کنسول دستی PSP منتشر شد و نشان دهندهی اهمیت بالای این کرکتر برای کمپانی سونی بود.
همچنین در سال 2016 شاهد ریبوتی از این فرنچایز بودیم که این گروه دو نفرهی دوستداشتنی را دوباره در کنار یک دیگر به تصویر میکشید و در سال 2021 نیز شاهد عرضهی یک نسخهی جدید و ستایش شدهی دیگر از این فرنچایز با نام Ratchet And Clank: Rift Apart بودیم که نشان دهندهی ارزش بالای این کرکتر و به طور کلی این فرنچایز در قلب طرفداران بود.
4. Mimir (God of War 2016)
عنوان God of War که در سال 2016 منتشر شد، عنوانی گسترده و وسیع بود. شما در طول داستان باید با استفاده از قایقتان به مناطق مختلف سفر میکردید که برخی از این سفرها نسبتا طولانی بودند و میتوانستند خسته کننده باشند اما Mimir از این موضوع جلوگیری میکرد.
شخصا به شدت از شخصیتپردازی Mimir در این عنوان لذت بردم و تصور بسیاری از بخشهای بازی بدون حضور او کمی سخت است. در افسانههای نورث آمده است که Mimir باهوشترین موجود زندهی دنیا بوده است و سازندگان نیز به خوبی این موضوع را در این عنوان به تصویر کشیدهاند.
زمانهایی که شما در نقش Kratos در حال تکه تکه کردن دشمنان خود نیستید عموما در حال گوش کردن به Mimir هستید که با لهجهی اسکاتلندی غلیظ خود در حال تعریف کردن داستانها و افسانههای جذاب است.
ارتباط او با Kratos و رد و بدل کردن دیالوگهای جالب نیز به جذابیت شخصیت این کرکتر میافزاید. به نظر من Mimir قطعا یکی از جذابترین کرکترهایی است که در فرنچایز God of War شاهدش بودیم و همچنین نقش پررنگی در لذتبخشتر شدن ماجراجوییها و سفرهای Kratos و Atreus داشت.
3. Victor “Sully” Sullivan (Uncharted)
امکان ندارد عناوین Uncharted را تجربه کنید و از همراهی و جر و بحث Sully و Nathan لذت نبرید! این کرکتر به قدری در دل طرفداران این فرنچایز برای خود جا باز کرده است که در تمام نسخههای Uncharted حضور داشته است و بخشی جدایی ناپذیر از Nathan و ماجراجوییهای او بوده است.
Sully مانند پدری برای Nathan محسوب میشود که همیشه سعی دارد به او یادآوری کند که اعمال او چه پیامدهایی دارند و چه چیزهایی را در خطر قرار میدهند. همچنین مکالمات بین او و Nathan همیشه جذاب است و لذت تجربهی تک تک عناوین فرنچایز Uncharted را چندین برابر میکند.
Sully در طول سالها بارها و بارها در معرض خطر مرگ قرار گرفته است و هربار از این موقعیتها نجات یافته است که خود نشاندهندهی اهمیت این کرکتر برای این فرنچایز و طرفداران آن است و سونی نمیخواهد یکی از پرطرفدارترین کرکترهای مکمل خود را از دست بدهد.
2. Cortana (Halo)
شخصیت Master Chief بعد از عرضهی نسخهی اول فرنچایز Halo به سرعت به یکی از محبوبترین کرکترهای صنعت گیمینگ بدل شد. اما بسیاری از این محبوبیت به لطف کرکتر Cortana بود. Master Chief به طور کلی شخصیت پر حرفی نیست بنابراین سازندگان برای پر کردن این خلاء یک هوش مصنوعی را به عنوان دستیار برای او قرار دادند.
Cortana علاوه بر نقش مهمی که در طول نسخههای مختلف این فرنچایز و داستان آنها ایفا میکند، پل ارتباطی پلیر با Master Chief به شمار میآید. ما در طول سالها شاهد نزدیک شدن این دو کرکتر و شکلگیری ارتباط جذاب بین آنها بودهایم. همچنین صداگذاری بسیارخوب Jen Taylor در نقش Cortana نیز یکی دیگر از دلایل محبوبیت این کرکتر در دل طرفداران Halo است.
به طور کلی اگر بخواهیم دربارهی کرکترهای مکملی صحبت کنیم که به خوبی کمبودهای پروتاگونیست بازی را کامل میکنند، قطعا میتوانیم از Cortana یاد کنیم. بعید میدانم که کسی بتواند هر یک از این دو شخصیت را بدون دیگری تصور کند.
1. Ellie (The Last of Us)
با وجود نظرات مختلف حول و محور نسخهی دوم The Last of Us، فرقی ندارد طرفدار کدام کمپانی یا پلتفرم باشیم، همهی ما بر این موضوع که نسخهی اول The Last of Us یکی از زیباترین داستانسراییهای دههی اخیر را به نمایش میگذارد اتفاق نظر داریم اما این داستانسرایی بدون وجود Ellie به عنوان شخصیت مکمل در کنار Joel امکان پذیر نبود.
مشاهدهی رشد شخصیت Ellie در طول بازی و ایجاد ارتباط و احساسات بین او و Joel یکی از لذتبخشترین خصوصیات این عنوان محسوب میشد.
هارمونی بین این دو کرکتر، چگونگی کامل کردن یکدیگر و پرداختن به اندازه و به جا به رابطهی این دو در کنار خط داستانی اصلی بازی همه و همه باعث شدند که Ellie به سرعت به یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای همراه و مکمل در عناوین منتشر شده در دههی اخیر بدل شود.
در نهایت این کرکتر هم مثال دیگری از تاثیر بزرگ کرکترهای همراه در داستان و میزان لذتبخش بودن تجربهی یک بازی برای پلیر محسوب میشود و همچون Cortana برای فرنچایز Halo، تصور نسخهی اول The Last of Us بدون وجود Ellie نیز غیر ممکن است.
سخن آخر
امروز در این مقاله یادی کردیم از برخی از شخصیتها، موجودات، حیوانات و به طور کلی همراهانی که باعث شدند تجربهی ما از بازیها چندین و چند برابر لذتبخشتر و به یادماندنیتر گردند. شاید اگر برخی از این شخصیتها، پروتاگونیستهای محبوب ما را در طول ماجراجوییهایشان همراهی نمیکردند، هیچگاه به محبوبیتی که امروزه به آن دست یافتهاند نمیرسیدند.
شما کاربران عزیز نیز میتوانید شخصیتها و کرکترهای موردعلاقهی خود را که در این لیست حضور نداشتند و همچنین خاطرات زیبایی که با آنها ساختهاید را در بخش نظرات با من و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.