فراتر از احساس؛ غم انگیز ترین جزئیات در بازی ها

در این مطلب به سراغ عناوین مختلفی رفتهایم و قصد داریم به بعضی از غمانگیزترین جزئیاتی که در بازیها وجود دارند اشارهای داشته باشیم.
وقتی که دنیای بازیهای ویدیویی را از بیرون نگاه میکنید، هیجان اولین چیزی است که به چشم شما میآید، اما کافی است قدم بردارید و وارد این دنیای اسرارآمیز شوید، در اینجا است که متوجه میشوید هیجان تنها گوشه کوچکی از بازیها محسوب میشود و احساسات در این دنیا حرف اول را میزنند. بازیها همانند یک کلوچه هزارطعم میمانند، هر گوشه آن را که گاز بزنید مزه جدیدی را حس خواهید کرد و یکی از قدرتمندترین آنها، حس غم و اندوه است، گیمرها میتوانند با تجربه بعضی از عناوین، غم را با پوست و استخوان خود حس کنند، در آغوش کشیدن سیری توسط گرالت، مرگ گوست، مریضی آرتور و صدها اتفاق دیگر که گیمرها را به اشک وا داشته و صنعت گیم با وجود این موارد زیبایی خود را حفظ کرده است.
در این مقاله مسئله کمی متفاوت است، ما بارها شاهد صحنههای غمانگیز داستانی بودیم، اما بیایید اینبار داستان را کنار بگذاریم و به جزئیاتی بپردازیم که در محیط بازی میتوان پیدا کرد، جزئیاتی که سازندگان با زیرکی و سلیقه خاص خود در اثرشان قرار میدهند. در ادامه به گوشهای از این موارد اشاره خواهیم کرد و امید است در هفتههای آینده بتوانیم قسمتهای دیگری از این مقاله را هم خدمتتان ارائه کنیم.
واکنش حیوانات بعد از زخمی شدن

عنوان Red Dead Redemption 2 را باید یکی از باجزئیاتترین بازیهای تاریخ صنعت گیم دانست که در هر گوشهای از آن چیز جدیدی برای کشف کردن وجود دارد. اما یکی از جزئیات بازی که دیدنش قلب آدم را به درد میآورد، تقلای حیوانات برای نجات از مرگ، پس از زخمی شدن است. اگر میخواهید شاهد این صحنه باشید، کافی است یک تیر به پای حیوانی مانند گوزن شلیک کنید، سپس میتوانید دست و پا زدنهای آن حیوان بیگناه را شاهد باشید.
حس آرتور نسبت به خودش

آرتور شخصیتی است که در طول داستان تحولات عظیمی در آن شکل میگیرد، در ابتدای بازی مردی قدرتمند را میبینید که پول و ثروت همه زندگیاش است و در اواخر بازی، کاملا ورق برمیگردد. مریض شدن آرتور و دیدن واقعیتها، او را از زندگی و مادیات ناامید میکند و این را میتوانید در جزئیات بازی هم مشاهده کنید. کافی است به متل بروید و در آیینه به خود نگاه کنید، در این موقعیت آرتور خودش را پیر و غمگین خطاب میکند و به سرزش خودش میپردازد.
سرنوشت تلخ دو کودک که در انتظار بازگشت مادر خود هستند

کلبهای را پیدا میکنید و واردش میشوید، چه خبر است؟ جسم بیجان دو کودک که بر تخت انداخته شدهاند را میبینید. یادداشتی را پیدا میکنید و آن را میخوانید، یادداشت توسط مادر آن دو کودک نوشته شده است، مادر به فرزندان خود میگوید که درسهایشان را بخوانند و به هیچوجه در را به روی هیچکس باز نکنند، او قرار بود بعد از یک روز به کلبه برگردد، اما مادر هیچوقت بازنگشت و کودکانش هم کشته شدند.
رفتار سگها، پس از کشته شدن صاحبشان

سگها دوستان باوفا و همیشگی انسانها، در بازیهای ویدیویی هم وفای خودشان را نشان میدهند. اگر در بازی Watch Dogs 2، به فردی که صاحب سگ است شلیک کنید و او را بکشید، مشاهده خواهید کرد که سگ او ناراحت از این اتفاق ناله میکند و پس از مدتی لنگان لنگان در کنار جسد صاحب خود دراز میکشد. این اتفاق همیشه در بازی رخ میدهد و سگها در هیچ شرایطی صاحب خود را رها نمیکنند.
خودکشی ناموفق
Watch Dogs 2

در بخشی از بازی Watch Dogs 2، میتوانید گاراژی را پیدا کنید که امکان دسترسی به آن وجود ندارد، اما میتوانید از طریق هک کردن دوربینها داخل آن را ببینید. وقتی که دوربین را هک میکنید، فردی را مشاهده خواهید کرد که در ماشین نشسته و به سختی نفس میکشد، اگر گوشی او را هک کنید، فایل صوتیای برای شما پخش خواهد شد. در آن فایل مرد در حال عذرخواهی کردن از همسر و فرزندان خودش است، او از انجام یک کار اشتباه که مشخص نخواهد شد چیست، ابراز پشیمانی میکند و به همسر خود میگوید برای همیشه عاشقش خواهد ماند، سپس فایل صوتی به اتمام میرسد. بهنظر میرسد که مرد از نظر مالی ورشکست شده باشد، زیرا در مشخصات او ذکر شده که مرد بیکار است و درآمد ماهیانه آن صفر است.
واکنش همراهان شما به بدن بیجان همسرتان

بازی Fallout 4 دنیایی از جزئیات مختلف را در خود جای داده است، حتی جزئیات غمانگیز آن به قدری زیاد است که نمیتوانیم به همهی آنها اشاره کنیم و قرار است تنها به مهمترین این جزئیات نگاهی داشته باشیم. یکی از آنها، واکنش همراهان شما، پس از دیدن بدن بیجان همسرتان است. هر کدام از شخصیتهایی که شما را همراهی میکنند، با دیدن آن صحنه واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند، اما همهی واکنشها در یک مورد شباهت دارند، آن هم غمانگیز بودن است.
پناهگاهی با داستانی غمانگیز
Fallout 4

در بازی Fallout 4 قادر هستید Bunker یا پناهگاهی را پیدا کنید که از هر سمت آن افسردگی و ناراحتی میبارد. شما در ابتدا جسد دو معشوقه را کنار یکدیگر میبینید، سپس فایل صوتیای را پخش میکنید و متوجه میشوید که آن دو فرزندان خودشان را بر اثر حادثهای از دست دادهاند. فایل صوتی به پایان میرسد و میخواهید از پناهگاه بیرون بروید، اما چشمتان به درزی بزرگ که در دیوار است میافتد، وارد آن که میشوید، قبر دو کودک را میبینید، آنها در فاصله چند متری از والدین خودشان به خواب ابدی رفتهاند.
جسد دختری که بهدلیل باردار بودن از دست خانواده خود فرار کرده است

دیدن جسد در بازی Fallout 4 چندان عجیب نیست، اما بعضی مواقع ماجرای پشت پرده آن جسد بهقدری عجیب و غریب است که شما را به وجد خواهد آورد. در بازی میتوانید جسد دختر جوانی را پیدا کنید، با پخش فایلصوتیای که در کنار جسد دختری جوان وجود دارد، پی خواهید برد که او باردار بوده و به همین دلیل از دست خانوادهاش فرار کرده است، اما شانس با او یار نبوده و درست در انتهای فایل صوتی، مشخص میشود آن دختر و نوزادش توسط بمب کشته میشوند. این یکی از صدها پایان تلخی است که در بازی Fallout 4 وجود دارد.
التماس زامبیها برای بخشش

کشتن زامبیها در Dying Light اصلا کار عجیب و خارقالعادهای نیست، شما در این بازی راه میروید و زامبی میکشید. اما در بعضی مواقع، هنگامی که زامبیها در حال از بین رفتن هستند و یک ضربه دیگر آنها را از پای خواهد انداخت، آنها به یکباره و برای مدتی بسیار کوتاه، رفتارشان شبیه انسانهای معمولی میشود و به شما التماس میکنند که آنها را نجات دهید یا از جانشان بگذرید، البته همانطور که گفتیم، این رفتار چندان طول نمیکشد و دوباره آن زامبی همانند یک دیوانه به سمت شما حمله میکند و مجبور هستید که او را از بین ببرید.
وجود صندلیای به عنوان یادبود یکی از طراحان راکستار

کریس ادواردز، طراح ارشد گرافیک دیزاین در بسیاری از آثار کمپانی راکستار بود که در سن 44 سالگی و در خواب از دنیا رفت. اما راکستار او را از یاد نبرد، از این رو، در بازی Grand Theft Auto v صندلیای را به عنوان یادبود کریس ادواردز میتوانید پیدا کنید که نام او بر روی آن حک شده است.
صدای گریه و شیون مادر و فرزند در وسط میدان جنگ

در جنگ، کلماتی همچون رحم و بخشش معنایی ندارد، همه از بین خواهند رفت و همه ضربه خواهند خورد، فرقی ندارد زن باشید یا مرد، هفتاد سالتان باشد یا کودکی باشید که به زور حرف میزند، جنگ همه را زیر تیغ خود خواهد برد. در یکی از نقشههای بازی Battlefield 1 و در ساختمانی تخریبشده، صدای گریه و زاری مادر و فرزندی را خواهید شنید که قلبتان را به درد خواهد آورد، تلاشهای مادر برای آرام کردن بچه خود، در شرایطی که خود او از ترس جنگ گریه میکند، چیزی است که دلتان نمیخواهد به هیچوجه در واقعیت شاهدش باشید.
فرار ناموفق دو معشوقه از رپچر

همه با رویای یک زندگی ایدهآل و بینقص وارد رپچر شدند، ولی این نکته را فراموش کرده بودند که چیزی که صفت بینقص بودن به آن را بچسبانی وجود خارجی ندارد و ایدهآلها همیشه پایانی ترسناک و غمانگیز خواهند داشت. بازی Bioshock و طرح کلی رپچر، به تنهایی آدم را افسرده خواهد کرد، حال جزئیاتی را تصور کنید که فضای شهر رپچر را از حالت عادی خودش هم سنگینتر میکند، در کف اقیانوس، جسد دو معشوقه را پیدا خواهید کرد که میتوانید در جیب یکی از آنها نوار کاستی تحت عنوان خاطرات بیابید. گویا این دو معشوقه راهی برای فرار از شهر رپچر پیدا کرده بودند که نقشه آنها با موفقیت به پایان نمیرسد و در کنار یکدیگر کشته میشوند.
تعداد چنین جزئیاتی در بازیهای ویدیویی بسیار زیاد است و در هفتههای آینده قسمتهای دیگری از این مقاله را برای شما کاربران عزیز تدارک خواهیم دید، اگر شما هم به جزئیات غمانگیزی در بازیها برخوردهاید، میتوانید آنها را با ما به اشتراک بگذارید.

