چرا God of War یک شاهکار بینظیر است؟

وقتی که بخواهیم ردیف اول ویترین زیبای بازیهای ویدیویی را بچینیم، یکی از قویترین نامها و کاندیداها برای قرار گرفتن در برترین جایگاهها، شاهکاری است به نام God of War. مقالهی امروز ما که هفتمین قسمت از سری مقالات “چرا … یک شاهکار است؟”، به بررسی دلایل این که چرا God of War اینقدر تحسین میشود، میپردازد و در واقع قصد داریم به شما بگوییم چرا God of War یک شاهکار بینظیر است؟
بدون هیچ شکی بزرگترین دلیل شاهکار بودن گاد آو وار سال ۲۰۱۸ تغییرات عظیمش است. God of War نیاز به تغییرات اساسی نسبت به بازی های قبلی داشت زیرا دیگر همه چیز در ۶-۷ بازی گذشته سری تکراری و لوث شده بود و عنوان Ascension، در واقع آخرین بازی مجاز به استفاده از فرمول همیشگی سری God of War بود و قطعا دیگر بعد از آن نه منتقدین و نه گیمرها یک تکرار دوباره از همان فرمول را آن هم در یک نسل جلوتر بر نمی تابیدند. از نام بدون پیشوند و پسوند بازی جدید “God of War” گرفته تا سیل تغییرات عظیم و ساختاری و بنیادی اش، همه و همه به نوعی نشان از یک شروع مجدد و یک ریبوت برای این سری داشتند تا در همین بستر و تم جدیدی که در این عنوان خلق شد، شاهد ماجراجویی های دیگر (رگناروک) دیگر هم باشیم.

یکی از دیگر دلایل اصلی شاهکار بودن God of War، این موضوع است که با وجود تغییرات عظیم، بازی کاملا به ریشههای سری وفادار بود و هنوز هم شاهد یک God of War بودیم که این در واقع نقطهی عطف و بزرگترین مزیت یک نسخهی جدید است. در حقیقت باید گفت با وجود تمام تغییرات بنیادی مخصوصا در گیمپلی بازی و ساختار آن، هنوز هم وقتی در حال تجربهی بازی هستید، کاملا حس و حال بازی کردن یک عنوان از سری God of War را دارید و روح این سری کاملا در بازی جریان داشته و ریشه های آن حفظ شده است تا هنوز روح و عظمت کریتوس و سری God of War کاملا در بازی مشهود بوده و در رگ های بازی جریان داشته باشد. عنوان God of War بهترین شروع دوباره و استارتی جدید برای فرنچایزی افسانهای بود که نیاز به تغییراتی عظیم و انقلابی داشت و خوشبختانه کوری بارلوگ و تیم هنرمندش در سانتامونیکا به بهترین شکل این تغییرات بزرگ را در بازی اعمال کردند تا تمامی صنعت بازی از این تغییرات راضی باشند و آن را تحسین کنند.

God of War مثل همیشه از یک زمینه و تم داستانی قدرتمند و غنی برخوردار بود که تازه در این نسخه به اوجش رسید و باید گفت بهترین داستان در کل این سری را تا امروز در همین عنوان سال ۲۰۱۸ شاهد بودهایم و این داستان معرکه، یکی از دیگر دلایل شاهکار بودن این بازی است، زیرا احساس را خیلی بیشتر به این فرنچایز تزریق کرد. یکی از دلایل اصلی شاهکار بودن داستان این بازی از نظر من، تاکید بر این نکته است که گناهان گذشته به این راحتها آدم را ول نمیکنند تا یک زندگی جدید را از صفر بدون هیچ مشکلی آغاز کند. این موضوع داستان را خیلی قویتر و احساستر کرده است و کشمکش درونی کریتوس، ما را خیلی بیشتر به درون داستان بازی میبرد. در واقع در عنوان God of War بیشترین موضوعی که در مورد داستان بازی به چشم می خورد اضافه شدن بسیار زیاد بار احساسی به داستان است که تاکنون حتی ذره ای از این احساس را در عناوین قبلی سری مشاهده نکرده ایم و نگاه از این زاویهی جدید با بار احساسی بیشتر در عنوان جدید خدای جنگ، موضوعی بسیار جذاب و قابل تحسین است که سازندگان به خوبی آن را در دل خشم و خشونت کریتوس حل کردهاند. اولین و واضح ترین تغییر، ظاهر کریتوس محبوب و دوست داشتنی مان بود که در این عنوان، ظاهرش بسیار متفاوت تر از قبل شده و کاملا مشخص بود که سنش کلی بالارفته است و حالا با محاسن بلندی که دارد خیلی راحتتر میتوانیم خدای جنگ را در قامت یک پدر و یک معلم نظاره گر باشیم.

God of War از یونان و اسطوره های یونان و خدایان آن، به سرزمینهای اسکاندیناوی آمده و کریتوس بعد از سلاخی یونان و خدایانش، در اسکاندیناوی ماموریتی خاصتر در قالب تربیت فرزند نیز دارد. مطمئن هستم که شما نیز مانند خیلی از طرفداران دیگر این سری محبوب، دیگر نمیخواستید شاهد داستانی مربوط به خدایان یونان و کوه المپ و تایتانها باشید که تا به حال در چند بازی با آنها دست و پنجه نرم کردهایم و این موضوع کاملا از بازخوردهای بازی Ascension مشخص و مبرهن بود که این سری تغییر فضای عمیقی میخواهد. کاملا واضح است که کوری بارلوگ و تیم هنرمندش نیز کاملا به این موضوع واقف بوده اند و این تغییر فضای عمیق را با تغییر سرزمین بازی از یونان باستان و کوههای المپ، به سمت اساطیر و افسانههای اسکاندیناوی در بازی اعمال کردند تا فضا کاملا برای یک افسانهسازی شاهکار دیگر فراهم گردد. God of War در زمینه عمق داستان و جذابیت روایت و شخصیتپردازی از یک فیلم سینمایی با داستانی بینظیر هم فوقالعاده تر است و در سطح برترین عناوین از این لحاظ قرار میگیرد.

هر کسی که God of War سال ۲۰۱۸ را تجربه کرده و یا بهتر است بگویم هر کسی که این بازی را میشناسد، خوب میداند که یکی از مهمترین دلایل شاهکار بودم این بازی، ساندترک بینظیرش است. در این بازی واقعا شاهد یک شاهکار موسیقیایی در قالب ساندترک هستیم و هنرمندی که با ساخت این ساندترک اکنون قطعا ارج و قرب خیلی بیشتری در دنیا یافته است یعنی آقای Bear McCreary، با ساخت قطعات موسیقی و آلبوم این بازی یک کار جاودانه و بینهایت شنیدنی را خلق نموده است که دوست دارید و خارج از بازی هم مدام بارها و بارها گوش دهید. قطعات موسیقی متن بازی در هنگام گشت و گذار و مبارزات و نبردهای حماسی و حتی بخشهای احساسی بازی، بی نظیر ساخته شده اند و هر کدام با ارکستر خبره و فوقالعاده حرفهای ضبط شده و به حدی زیبا و حماسی هستند که هر شنونده ای را حتی بیرون از بازی به هیجان و وجد می آورند چه برسد به این که آنها را بر روی نبردهای حماسی و عظیم خدای جنگ با موجودات اساطیری اسکاندیناوی بشنویم.

باید بگویم تغییرات گسترده و عمیق، یکی از بزرگترین نقاط قوت این بازی است و داستان و ماجراجویی جدید کریتوس در سرزمینهای شمالی همه چیز دارد، از عشق و احساس تا پدر بودن و خشم و جنون همیشگی کریتوس. جالب اینجاست که وقتی بازی را آغاز کرده و مقداری در آن پیشروی میکنید، کاملا در مییابید که جدا از فضا و داستان و سرزمین بازی، اصلیترین چیزی که در بازی تغییر کرده است، شخصیت خود کریتوس و جهانبینی اوست که بسیار پختهتر شده و بهبود یافته است و دلیل این هم چیزی نیست جز داشتن یک فرزند که پدرش را قهرمان خود میبیند و از هر کاری که او انجام می دهد درس میگیرد و همان را درست میداند. در واقع کریتوس خوب میداند که اکنون او یک کتاب آموزش زندگی برای فرزندش است و از قدیم گفتهاند که شاید شرورترین و بدترین آدمهای دنیا هم وقتی صاحب فرزند میشوند، در جلوی فرزندشان سعی میکنند بهترین باشند و در کنار فرزندشان خیلی از مسائل را رعایت میکنند که این موضوع کاملا در بازی جدید God of War در مورد کریتوس واضح است. در این عنوان ما جنبهای دیگر از شخصیت کریتوس را شاهد هستیم، جنبهای که هرگز آن را ندیده بودیم و نمیدانستیم که کریتوس میتواند چنین فردی نیز باشد. در واقع در این بازی جدا از خشم و جنون و مرگ و رنج، ما شخصیت پدرانهی کریتوس را به تماشا مینشینیم که بسیار جذاب است. کسی که داغ کشتن دختر و همسرش او را دیوانه و مجنون کرد و تبدیل به یک ماشین سلاخی خدایان شد، حالا با داشتن فرزند پسری که کاملا خود را در وی میبیند، هرگز نمیخواهد که فرصت دوبارهای که به دست آورده را از دست بدهد و میخواهد که فرزندی خوب و درستکار را در کنار یک جنگجوی قدرتمند بودن، تربیت نماید.

بدون هیچ شکی، از دیگر دلایل مهم و کلیدی شاهکار بودن God of War، این است که شاهد یک بازی خارقالعاده از نظر اجرا و بازیگری و صداپیشگی هستیم. نکتهی قابل تحسین در صداگذاری شخصیتها بدون شک مربوط به کار بینظیر Christopher Judge در قالب کریتوس است (موشن کپچر کریتوس را نیز بر عهده داشته است) که شخصیتی را که ما سالهاست در نسخههای مختلف این سری با صدای خاص Terrence C. Carson شناختهایم را چنان عالی و حرفهای صداگذاری کرده است که نه تنها ما طرفداران سری کاملا آن را به عنوان یک کریتوس واقعی و کامل قبول میکنیم، بلکه اینطور به نظر میرسد که انگار دقیقا صدای کریتوس، همان صدای قبلی است، با این تفاوت که حالا که کلی سنش بالاتر رفته است صدایش هم جا افتادهتر شده و مقداری پختهتر از قبل است که این موضوع واقعا تحسینبرانگیز است و حرفهایگری Christopher Judge و انتخاب صحیح سازندگان بازی را برای صداگذاری کریتوس میرساند که واقعا در تکتک لحظات بازی با صدای بینظیر خود مو بر تن مخاطب سیخ میکند.

میدانیم که در نهایت، گاد آو وار یک بازی ویدئویی تازه از نوع گیمپلی محور است و تا وقتی گیمپلی آن شاهکار نباشد، هرگز نمیتوانیم به کلیت آن لقب شاهکار بدهیم. خوشبختانه گیمپلی در این بازی شگفتانگیز است و با وجود دریایی از تغییر، هنوز یک گاد آو وار خالص است. سوال خیلی مهمی که از قبل انتشار بازی بسیاری آن را میپرسیدند این بود که آیا این سطح از تغییرات برای عنوانی که میزان سنجش ژانر هک اند اسلش بوده جواب خواهند داد یا خیر؟ بعد از عرضه مشخص شد که نه تنها جواب دادهاند بلکه بازی شدیدا به این تغییرات هم نیاز داشته است. در واقع با انتشار بازی مشخص شد که این تغییرات نه تنها برای God of War لازم بوده، بلکه “حیاتی” هم هستند و نمرات بازی نشان داد که اصلا منتقدان چیزی غیر از این نمیخواستند. تصور کنید اگر سازندگان میآمدند و حتی یک بازی با کیفیت نسخهی سوم هم با همان استایل گیمپلی و سبک گرافیکی عرضه میکردند منتقدان چه بر سر بازی میآوردند.

زیرا مشخص بود که اگر سازندگان بازی با یک نسل جلو آمدن، باز هم تغییرات بنیادی را در این نسخه ایجاد نمی کردند قطعا منتقدان و خیلی از گیمرها این موضوع را بر نمیتابیدند و برای صنعت بازی قابل هضم نبود که چطور یک بازی که دارد بعد از چندین سال از گذشت نسخهی قبلی خود عرضه میشود و یک نسل بالاتر آمده است، هیچ تغییری نسبت به قبل نکرده باشد. البته مثال بارز این موضوع را هم تازه در همان نسل هفتم و بدون یک نسل جلو آمدن، با عنوان God of War Ascension دیده بودیم که ضعیفترین بازخوردها را بین تمامی ۵ عنوان دیگر سری دریافت نمود، در حالی که به واقع از لحاظ کیفیت گیمپلی و … تفاوت خیلی خیلی زیادی با عنوان چند سال قبلش یعنی ۳ God of War که به عنوان برترین بازی هک اند اسلش تاریخ شناخته میشد، نداشت زیرا پیشرفت خاصی نسبت به عنوان قبلی خود نکزده بود. به همین دلیل هم بود که سازندگان توانمند بازی و در راس آنها کوری بارلوگ و البته سران سونی، خوب میدانستند که بایستی که در بازی تغییراتی بنیادی رخ دهد، اما به ریشههای سری هم پایبند بمانند.

گیمپلی و المانهای مختلف آن، بخشی بود که بیشترین و اساسیترین تغییرات را در بازی God of War به خود دید و به طور کلی در این عنوان تمامی سیستم مبارزات قبلی بازی و سلاح اصلی و اولیهی کریتوس و دوربین بازی و المانهای گیمپلی مثل QTE دستخوش تغییرات عظیم شد و بهتر است بگوییم کلا تغییر کرد. در واقع تنها خشونت و سلاخی هیولاها به دست کریتوس است که از بازیهای قبلی به این عنوان آمد که البته اصل موضوع این فرنچایز نیز همین است و به دلیل همین حس مبارزات است که در نهایت میگوییم با وجود تمام این تغییرات عظیم، God of War به ریشههایش وفادار ماند و باز هم شاهد یک ” God of War” محض بودیم، منتها در لباسی جدید و با تغییراتی عظیم که اتفاقا بدجوری هم به آن نیاز داشت. بد نیست در اینجا کمی هم به گیمپلی بازی و سبک اکشن آن اشاره داشته باشیم که قبلا در نقد و بررسی بازی به آنها اشاره کرده بودم. مبارزات بازی در این نسخه بر پایهی کمبوهای فوقالعاده و نبردهای حماسی و عظیم با تمام کنندههای مثل همیشه مرگبار و خونین همراه با قطع عضو است و زمانی طول میکشد تا کاملا قلق مبارزات دستتان بیاید و و بتوانید زنجیرههای جذابی از کمبوها را خلق نمایید.

سرعت مبارزات قاعدتا با توجه به نزدیک تر شدن دوربین به شخصیت نسبت به قبل پایین آمده است، زیرا میدانید که هر چهقدر دوربین از شخصیت دورتر برود انگار سرعت بیشتر میشود و به همین دلیل است که مثلا در بازیهای هواپیمایی و یا وقتی که یک ماشین را در بازی میرانید، وقتی توربو میزنید، ماشین و وسیلهی نقلیه از دوربین دورتر میشوند و جلوتر میروند تا حس سرعت گرفتن را بیشتر به شما منتقل نمایند و در بازی جدید God of War نیز شاهد چنین موضوعی هستیم و البته باید گفت که به طور کلی زاویهی سومشخص و دوربین پشت شانه، مبارزات کندتری نسبت به عنوانی با دهانهی دوربین بازتر و ایزومتریک دارد. با این وجود نکتهی اصلی مبارزات اینجاست که با وجود این تغییرات و حتی کم شدن سرعت نبردها، اصلا کیفیت و حماسی بودن آن ها کم نشده است و حتی به سبب صحنههای نزدیکتر و دیدن خشونت واضح تر در نبردها، وزن مبارزات بیشتر نیز شده است و دیدن خشونت کریتوس از نماهای نزدیکتر، بسیار جذاب و حماسی از کار در آمده است.

یکی دیگر از دلایل کلیدی شاهکار بودن گاد آو وار، جلوههای بصری خیرهکنندهی آن بود و مهمترین نکتهاش هم در اینجا بود که گرافیک بازی در این نسخه بسیار واقع گرایانهتر از عناوین قبلی بود که حالتی کارتونی مانند داشتند و در این نسخه با گرافیکی بسیار جدیتر و صحنههای نزدیکتر و نبردهای حماسیتر، به سرزمینهای شمالی و اسکاندیناوی که مقر و قلمرو وایکینگها بوده است رفتیم تا ماجراجویی جدیدی را با خدای جنگ آغاز نماییم. همچنین نمیتوانم چیزی از نورپردازی شاهکار بازی نگویم که بسیار حرفهای و باکیفیت است و نورپردازی داینامیک بازی در تکتک صحنههای آن کاملا خیرهکننده و واقعی بوده و نقش بسیار مهمی در هر چه زیباتر کردن دنیای بازی و تکتک محیطها و مراحل آن در حین ماجراجویی شما با کریتوس کبیر دارد. استودیو SIE Santa Monica در قالب کوری بارلوگ نابغه و تیم توانمندش، با God of War یکی از زیباترین و تماشاییترین جلوههای بصری را خلق کرده و بدون هیچ شکی یکی از اصلیترین دلایلی که از گاد آو وار به عنوان یک شاهکار بینظیر یاد میکنیم، همین جلوههای بصری است که یکی از قدرتمندترین جلوههای بصری و طراحی هنری در تاریخ بازیها را در این عنوان شاهد بودیم.

از همان دقیقهی نخست و اولین لحظاتی که بازی آغاز میشود، کیفیت بصری God of War، گیمر را شگفتزده میکند و هر چهقدر که جلوتر میروید مدام با خود میگویید چهقدر این دنیا، زیبا و فانتزی و جذاب طراحی شده است و از آن مهمتر نیز تنوع مناطق مختلف این دنیاست که در آن از محیطهای سرد و یخزدهی سرزمینهای شمالی و اسکاندیناوی گرفته تا مناطق جنگلی و سرسبزتر و رودخانهها و مناطق کوهستانی و غارها و … همه همه به بهترین شکل و ترتیب ممکن در کنار هم قرار گرفتهاند تا حتی لحظهای هم از قدم زدن و ماجراجویی در دنیای بازی خسته و دلزده نشوید. وقتی به موجودات و شخصیتهای بازی دقت میکنید مشاهده میکنید که تا چه حد مرگباری به تکتک جزئیات در خلق آنها دقت شده است و دقت در خلق ریزترین جزئیات آنها نیز بیداد میکند تا علاوه بر تنوع از نظر تعداد، از نظر کیفیت طراحی و خلق هر موجود و شخصیت بازی نیز بالاترین سطح را به عنوان یک بازی ویدیویی شاهد باشیم.

بدون هیچ تردیدی، کارگردانی فوقالعادهی این بازی هم یکی از پایهایترین دلایل شاهکار بودن آن است و God of War از لحاظ طراحی و کارگردانی هنری عنوانی بسیار تحسین شده است و در مورد بخش هنری و طراحی دنیا و مراحل و شخصیت ها و موجودات این بازی به راحتی و به جرات می توان واژه “خارق العاده” را به کار برد و این کلمه دقیقا بیانگر کیفیت گرافیک هنری عنوان God of War است. کارگردانی سکانس های بازی از لحاظ هنری فوق العاده است و زوایای دوربین ها در هنگام صحنه ها و سکانس های مختلف بازی به قدری عالی انتخاب شده است که هیجان بازی را چند برابر بیشتر کرده و جذابیت مضاعفی را به رگ های گیمر تزریق مینماید که این نتیجهی انتخاب عالی زوایای دوربین و کارگردانی هنری بینقص سکانسهای بازی است. محیطها و مراحل و به طور کلی دنیای بازی به قدری زیبا و عالی خلق شدهاند که نفس هر گیمر و بینندهای را در سینه حبس میکنند. دنیای بازی کاملا بر اساس افسانههای شمالی و مناطق اسکاندیناوی خلق شده و باید گفت سازندگان و طراحان بازی در این زمینه شاهکار کردند و شاهد محیطهایی خارقالعاده از لحاظ طراحی هنری در بازی بودیم.

در مجموع وقتی تمام موارد گفته شده را در کنار هم بگذاریم و بخواهیم به سوال اصلی این مقاله جواب بدهیم، باید بگویم دلیل اصلی شاهکار بودن گاد آو وار این است که نه تنها خودش را با تغییرات و تکنولوژی روز دنیا به روز کرد، بلکه این تغییرات را در قالبی قبول برای یک بازی که نام گاد آو وار را یدک میکشد، انجام داد و نگذاشت بازی از ریشههایش فاصله بگیرد و طرفداران حس کنند که با این همه تغییر، این دیگر یک گاد آو وار نیست. در واقع همانطور که قبلتر هم اشاره کردم با وجود تمام این تغییرات عظیم، God of War به ریشههایش وفادار مانده است و باز هم شاهد یک ” God of War” محض هستیم، منتها در لباسی جدید و با تغییراتی عظیم که اتفاقا بدجوری هم به آن نیاز داشت. حالا طرفداران این سری فقط برای یک چیز انتظار میکشند و آن هم God of War: Ragnarok و رویارویی با جناب Thor و دوستانش است!
نظر شما در مورد دلایل اصلی شاهکار بودن God of War چیست؟ آیا این بازی از عناوین محبوبتان است؟ لطفا به ما افتخار داده و نظراتتان را با ما در بخش کامنتها در میان بگذارید.
شما میتوانید 6 قسمت قبلی این سری مقالات که با استقبال بسیار خوب شما مواجه شدند را در زیر مطالعه نمایید:
چرا بایوشاک یک شاهکار بینظیر است؟
چرا ویچر ۳ یک شاهکار بینظیر است؟
به چه دلیل The Last of Us: Part 2 یک شاهکار بینظیر است؟
به چه دلیل اسکایریم یک شاهکار بینظیر است؟