نقد و بررسی بازی Ghost of Tsushima: Director’s Cut- واران گیم

امروز قصد داریم تا به اتفاق یکدیگر، نگاهی به بازی Ghost of Tsushima: Director’s Cut بیندازیم. اما قبل از شروع نقد، اگر علاقه دارید تا نسخهی اصلی بازی را بررسی کنید، به نقد و بررسی آن مراجعه کنید، چرا که امروز تنها میخواهیم به موارد جدید اضافه شده یا به اصطلاح مواردی که به واسطهی Director’s Cut بودن به بازی اضافه شده را بررسی کنیم. با من، واران گیم و ماموریت جدید جین همراه باشید.
جا دارد یک صحبت اجمالی در همین ابتدا داشته باشیم. آیا Ghost of Tsushima: Director’s Cut ارزش پولی که برای آن باید بپردازید را دارد؟ بدون شک بله. آیا بازی محتویات جدید و به اندازهی کافی در خود دارد؟ بله. آیا شاهد موارد تکراری نسبت به بازی اصلی خواهیم بود؟ خیر. آیا برای پلیاستیشن 5 موارد و قابلیتهای اضافی وجود دارد؟ بله، برای مثال میتوان به لیپ سینک کامل ژاپنی (که به نظر من زیاد هم ربطی به قدرت سختافزاری پلیاستیشن 5 ندارد) و سرعت لودینگ دیوانهکننده اشاره کرد. وقتی میگویم دیوانهکننده، واقعا دیوانهکننده است. الان با بازی Ghost of Tsushima: Director’s Cut برروی پلیاستیشن 5 واقعا کلمهی Fast Travel با تمام وجود معنا شده است.

آیا Ghost of Tsushima: Director’s Cut ارزش پولی که برای آن باید بپردازید را دارد؟ بدون شک بله.
برویم به سراغ خود بازی. اکنون جین در یک جزیرهی جدید به نام ایکی به سر میبرد. داستان روایت شده در این سرزمین برخلاف بازی اصلی، حول محور خود جین میچرخد و به دلیل نبود شخصیتهای فرعی بسیاری که در داستان بازی اصلی بود، اکنون تمام توجه برروی شخصیتپردازی جین و گذشتهی او است. هدف نهایی جین در این جزیره نیز بیرون راندن مغولها است، اما این بار هیچ شباهتی به بازی اصلی ندارد. اگر بازی اصلی برروی مانورهای جنگی، شیوه مبارزه سامورایی و مغول تمرکز داشت، اکنون مباحثی فلسفیتر در مبارزه با مغولهای این جزیره پیش خواهد آمد. برای اسپویل نشدن داستان اطلاعات بیشتری به شما نمیدهم، ولی مطمئن باشید خط داستانی بازی و مخصوصا ماموریتهای آن شما را مایوس نخواهد کرد. با این حال، از نظر من یک ایراد در شیوهی داستانسرایی بازی به چشم میخورد. همانطور که گفتم، داستان روایت شده در جزیرهی ایکی اکنون بسیار شخصیتر است، پس باید بیشتر با شخصیت جین آشنا شویم. خب، جینی که تا الان در نسخهی اصلی بازی دیدیم، یک سامورایی قدرتمند از نظر تکنیک نظامی و مهارت مبارزه، ولی با ذهنی ساده بود. تقریبا همهی بازیکنان میتوانستند حدس بزنند که اکنون جین چه تصمیمی میگیرد و شخصیت اصلی بازی یک شخصیت ساده ولی قدرتمند به تصویر کشیده شده بود. اما در داستانی که در جزیرهی ایکی روایت میشود، قضیه کاملا متفاوت است. شاید بگویید اکنون داستان شخصی است، ولی شخصی بودن داستان ربطی به تغییر شخصیتی کاراکتر اصلی ندارد. جین اکنون همانند یک کتاب بسته است، کسی نمیتواند افکار او را بخواند و شاید حتی بتوان لقب «مرموز» را به جین نسبت داد. این تغییر شخصیت (که جین از یک مبارز ساده که همه میتوانستند حرکت بعدی او را حدس بزنند، به مبارزی مرموز و خوددار تبدیل شده)، کمی عجیب است و با این که اصلا لطمهای به بازی وارد نمیکند، ولی توضیحی نیز برای آن در بازی پیدا نمیشود.

این تغییر شخصیت (که جین از یک مبارز ساده که همه میتوانستند حرکت بعدی او را حدس بزنند، به مبارزی مرموز و خوددار تبدیل شده)، کمی عجیب است.
از خود جزیرهی ایکی برایتان بگویم. همانطور که ذکر کردم، شخصیتهای فرعی قدیمی در بازی حضور ندارند، ولی این بدان معنا نیست که جین تنها در این جزیره باید سر کند. اول آن که ایکی جزیرهای است که ساموراییها موفق به فتح آن نشدند، در نتیجه اصلا مقبول افراد محلی این جزیره نیستند. از طرفی دیگر، این جزیره از هر لحاظی پرمحتواتر از بازی اصلی است. آیا منظورم بزرگتر است؟ نه! ایکی تقریبا هم اندازهی نقشهی برفی بازی اصلی است، ولی به قدری محتوا در دل خود جا داده است که برای کامل کردن آن حدودا 17 ساعت زمان نیاز دارید! اینجا است که اهمیت توجه به کیفیت نسبت به کمیت خودش را نشان میدهد. به واسطهی یک جزیرهی جدید، قطعا باید زرههای جدید هم ببینیم که سازندگان ما را ناامید نکردهاند. زرههای بازی شاید حتی از نسخهی اصلی هم جذابتر طراحی شده باشند و شما را انگشت به دهان رها میکنند. طراحی جزیره هم فکر نکنم نیازی به توصیف داشته باشد. بازی اصلی به همه اثبات کرد که سازندگان در طراحی محیط خارق العادهاند و این امر در جزیرهی ایکی نیز همچنان وجود دارد. این جزیره اگر از بازی اصلی زیباتر نباشد، چیزی نیز از آن کم ندارد.

این جزیره اگر از بازی اصلی زیباتر نباشد، چیزی نیز از آن کم ندارد.
از نظر گیمپلی، بازی نسبت به نسخهی اصلی راه جدیدی را انتخاب نمیکند، ولی در عوض تصمیم میگیرد که همان راه قبلی را از همیشه کاملتر بکند. از آن جایی که بازی از حدود Act 2 به شما اجازه میدهد که وارد جزیره ایکی شوید، گیمپلی این جزیره نمیتواند چیز کاملا جدید و منحصر به فردی باشد، ولی این را در نظر داشته باشید که با توجه به هر استایل مبارزهای، چه مخفیانه و چه تن به تن، جزیرهی ایکی وسایل و فنون جدیدی را برای شما در نظر گرفته که باعث میشود بازی به کلی از یکنواخت بودن در بیاید. بیشترین مورد اضافه شده به گیمپلی را میتوان بخش مربوط به چارمها دانست که اکنون برای بخش تیراندازی در دسترس هستند. اگر خلاقیت را میخواهید ببینید، پس سری به چارمهای این بخش بزنید تا متوجه هنر خرج شده در طراحی آنها شوید. دشمنان جدیدی نیز به بازی اضافه شدهاند. از اولین آنها بگویم که توانایی تقویت همراهان خود را دارند، پس توصیه میکنم اول از همه این نوع از دشمنان را از سر راه بردارید. از دیگر انواع جذاب دشمنان میتوان به آنهایی اشاره کرد که در حین مبارزه به صورت شانسی اسلحهی خود را عوض میکنند و شما نیز با توجه به سلاح آنها، باید استنس مبارزهی خود را عوض کنید که چالش نسبتا جذابی است. با این حساب، اگر از نظر گیمپلی با بازی اصلی ارتباط برقرار نکردید، اگر به نظرتان گیمپلی ایراد داشت و به امید این هستید که این نسخه بتواند نظرتان را عوض کند، اشتباه میکنید. ولی اگر مثل من از بازی لذت بردید، مطمئن باشید این نسخه نیز برای شما جذاب و ایدهال خواهد بود.

از نظر گیمپلی، بازی نسبت به نسخهی اصلی راه جدیدی را انتخاب نمیکند، ولی در عوض تصمیم میگیرد که همان راه قبلی را از همیشه کاملتر بکند.
به سراغ PS5 برویم. آقا اولین چیزی که راجع به نسخهی PS5 به من گفتند، لیپ سینک ژاپنی در بازی بود که به بهترین شکل ممکن انجام شده بود. من خودم طرفدار بزرگ انیمه، صداگذاری ژاپنی و لیپ سینک درست و حسابی هستم، ولی واقعا این مورد را برای PS5 یک دستاورد بزرگ حساب میکنیم؟ حداقل از نظر من به عنوان منتقد نه. یک ویژگی خوب شاید، ولی دستاورد بزرگ نه. از طرفی دیگر، بیایید و سرعت لودینگ بازی را ببینید تا بگویم دستاورد بزرگ به چه میگویند. رسما هیچ لودینگی در بازی وجود ندارد و حتی در زمان Fast Travel نیز تقریبا با هیچ لودینگی سر و کار ندارید. یکی از جذابترین و باحالترین امکاناتی بود که پلیاستیشن 5 میتوانست از خودش نشان دهد و باید اعتراف کنم که عالی است. حتی زمان لودینگ بین عوض کردن مود داستانی و لجندز هم بیشتر از چند ثانیه نیست! دیگر چه بگویم از کم بودن زمان لودینگ؟ شما اصلا فکر کنید لودینیگی در هیچ کجای بازی در هیچ حالتی وجود ندارد، تمام! کنترلر این کنسول هم در بازی نقش خوبی ایفا میکند و مثلا در زمان مخفیکاری، وقتی دشمنی به شما نزدیک میشود، کنترلر شروع به لرزش میکند و استرسی که جین واقعا در حال تجربه است را به شما منتقل میکند. البته این قابلیت را در تنظیمات میتوانید غیر فعال کنید. انیمیشنهای بازی نیز برروی پلیاستیشن 5 بهبود اندکی داشتند و از چیزی که قبلا به آن عالی میگفتیم نیز بهتر شدهاند. نرخ فریم بازی نیز برروی پلیاستیشن 5 روی 60 تقریبا قفل شده که باعث میشود مبارزات بازی یا حتی گشت و گذار در جزیرهی ایکی بسیار لذتبخش باشد. رزولوشن بازی نیز به 4K ارتقا پیدا کرده که دنیای بازی را از قبل هم زیباتر میکند. تمام این قابلیتها را در کنار ری تریسینگ بگذارید و جزیرهی ایکی را تصور کنید … فوق العاده است.

با توجه به هر استایل مبارزهای، چه مخفیانه و چه تن به تن، جزیرهی ایکی وسایل و فنون جدیدی را برای شما در نظر گرفته که باعث میشود بازی به کلی از یکنواخت بودن در بیاید.
نمیدانم آیا اصلا نیازی به نتیجهگیری است یا نه. بگذارید یک مرور کوتاه بکنم: گیمپلی بازی اصلی کامل بود، اکنون کاملتر شده، گرافیک و طراحی بازی عالی بود، اکنون به لطف طراحی جذاب جزیرهی ایکی و البته بهبودهای نسخهی پلیاستیشن 5، عالیتر شده، داستان بازی خوب بود و در همان سطح و همان قدرت دوباره ظاهر شده … خب اصلا نتیجه گیری نیاز است؟ اگر از بازی اصلی لذت بردید بدون هیچ فکری به سراغ این نسخه و ماجراجویی جدید جین بروید که مغولها منتظر روح سوشیما هستند.
گرافیک زیبا
گیمپلی کامل شده نسبت به نسخهی اصلی
تنوع در دشمنان و گیمپلی
داستان جذاب
ارزش بالا به نسبت قیمت
پیچش شخصیتی بدون توضیح جین