موفقیت به مقدار لازم | بررسی بازی Celeste

بازی Celeste یک مترویدوانیای مستقل و جمع و جور است که اهمیت ویژهای به روایت یک داستان منحصر به فرد میدهد. در این بازی دوبعدی با گرافیک هشت بیتی با دختری ماجراجو به نام مدلین آشنا میشویم که سودای خوشناسی و ماجراجوییاش آن را روانهی کوهستان کرده است. داستان بازی با اینکه سر هم با استفاده از چند خط دیالوگ نوشتاری برای کاراکترها و انیمیشنهای بسیار جزئی روایت میشود، به لطف لحن عمیق و مفهومی خود چنان به دل مینشیند که انگار با یک فرنچایز نامی طرفیم. استودیوی Matt Makes Games از منابع محدود خود بسیار خوب استفاده کرده و بازی بسیار باارزشی را ساخته است. بازی Celeste صرفنظر از گیمپلی ساده اما چالشبرانگیزش، همراه با یک داستان جذاب و ماجراجویانه شما را تا انتهای بازی پای خود مینشاند تا نهایتا از دلیل صعود کردن مدلین از این کوهستان بسیار خطرناک، سر درآورید.

با اینکه گیمپلی بازی هم در کمال سادگی جذابیتهای فراوانی دارد و معماهای جالب و سرگرمکنندهای در آن دیده میشوند؛ اما این داستان بازی است که شما را ترغیب به دنبال کردن بازی و رفتن به مراحل بعدی میکند. در هر مرحله، مدلین با نشانههای بیشتری از چیزی که در قلهی کوهستان انتظارش را میکشد، روبهرو میشود. برخیها به آن قوت قلب میدهند و او را کمک میکنند. برخی هم مثل آن پیرزن اول بازی، تنها به دنبال دلسرد کردن مدلین هستند. اما مدلین بدون توجه به هیچیک از موانع سر راهش، بدون از دست دادن مقداری از امید خود، نهایتا به هدف خودش میرسد. اما آیا هدف مدلین تنها محدود به رسیدن به قلهی کوهستان است؟داستان بازی Celeste حرفهای زیادی برای گفتن دارد. مدلین و ماجرایش در این بازی تنها استعارهای از ما و مشکلات اطرافمان هستند. همانطور که ما مدام با مشکلات خود دست و پنجه نرم میکنیم، گاهی پیروز میشویم و گاهی سرخورده؛ مدلین هم در صدد بالا رفتن از کوهستان مشکلاتش برمیآید. با موانع زیادی بر میخورد. گاهی امید و سرعتش بیشتر میشود و گاهی هم فشارهای روحی و روانیاش آن را به ستوه میآورند. استودیوی Matt Makes Games حقیقتا توانسته با محدودیتهای بسیاری در چنین بازی کوچکی، داستان بسیار جذاب و عمیقی را روایت کند که انصافا چند مقطعی از دیگر ارکان بازی بالاتر است. بدون شک بزرگترین سورپرایز برای بازیکنان در طول تجربه بازی Celeste، سر درآوردن از چیزی است که در قلهی کوه انتظار مدلین را میکشد. از همین رو بازی سورپرایز بسیار ویژهای را برای بازیکنان تدارک دیده و حقیقتا در انتهای بازی با اوج داستانسرایی نویسندگان این بازی مواجه میشویم. هیچ اتفاقی در انتهای بازی قابل پیشبینی نیست و تمام اتفاقات به غیرمنتظرهترین شکل ممکن به وقوع میپیوندند. مهمترین پیام داستان بازی برای مدلین، این است که حتی اگر نتواند از کوهستان مشکلاتش صعود کند و خود را به قلهی خوشبختیهایش برساند، همین که برای انجام دادنش تلاش بسیاری کرده و از خیلی چیزها گذشته، او را به یک فرد موفق که در مقابل مشکلاتش سر خم نکرده است تبدیل میکند. به همین دلیل است که میگویم نباید بیتفاوت از کنار داستان بازی Celeste عبور کنیم. لذت دنبال کردن این داستان هنگامی دوچندان میشود که مراحل بازی را با تمام آن چالشهای عذابآور و معماهای جالبش به پایان میرسانیم و همزمان یک موسیقی متن گوشنواز را میشنویم. استودیوی Matt Makes Games بستر بسیار مناسبی را برای روایت داستان متفاوت خود مهیا کرده و از این بابت باید به اعضای بااستعداد آن خسته نباشید گفت.همانطور که گفته شد، گیمپلی بازی در کمال سادگی، نمونهای جذاب و کامل از ژانر مترویدوانیا است. ژانری که در آن به تنهایی با چالشهای بسیار زیادی مواجه خواهیم شد و از قضا توجه خیلی ویژهای هم به داستان بازی میشود. بازی Celeste هم به هیچوجه از این قاعده مستثنا نیست و اکثر ویژگیهای ممتاز یک بازی مترویدوانیای استاندارد را در خود جای داده است. کنترل شخصیت اصلی در بازی Celeste تنها معطوف به چند حرکت از جمله پرش، چسبیدن و بالا رفتن از دیوار، دَش و دابل دش میشود و از این بابت نباید انتظارات زیادی از بازی داشته باشیم. اما سازندگان اثر چنان این حرکات ابتدایی را با معماها و چالشهای سخت خود در بازی ترکیب کردهاند که حسابی بازیکن را به ستوه خواهند آورد. گرافیک فنی و وضوح پیکسلی و هشت بیتی بازی Celeste، وسواس بسیار زیاد سازندگانش را به رخ میکشند. تنها کافی است برخی از معماهای عذابآور بازی را کاملا شانسی به فاصله یک پیکسل اختلاف با موانع کشنده درون محیط، رد کنید تا به قدرت فنی بازی در عین سادگی ظاهریش پی ببرید. استودیوی Matt Makes Games سیاست بسیار خوبی را در پروسه ساخت بازی Celeste در پیش گرفته است. سازندگان این بازی با اینکه محدودیتهای زیادی را به عنوان یک استودیوی تازهکار و مستقل متحمل شدهاند، اما همچنان تمام ارکان یک بازی ساده و مستقل را به بهترین شکل ممکن در بازی خود جای دادهاند.

داستان بازی روایت بسیار سادهای دارد، اما آنچنان عمیق و مفهومی میشود که تا مدتها آن را به خاطر خواهید داشت. گیمپلی بازی بهطور کلی از حرکات محدودی پیروی میکند. اما ترکیب حرفهای و بدون نقص این حرکات برای عبور از موانع بازی، قطعا بسیار چالشبرانگیز خواهد بود. بهطوری که تنها یک اشتباه کوچک و ساده در کنترل مدلین ممکن است منجر به کشته شدن آن شود. گرافیک بازی هم زیباییهایش را بدون هیچ سانسور و محدودیتی با استفاده از فناوری هشت بیتیاش به نمایش میگذارد و از این بابت هم نمیتوان خردهای از بازی Celeste گرفت. تمام این موارد را هم کنار بگذاریم، به محتوای صوتی بازی میرسیم که نیازهایمان از بابت شنیدن یک موسیقی انگیزهبخش هنگام عبور از چالشهای بازی را رفع میکند. گاهی چشماندازهای رنگارنگ و اتمسفریک بازی با موسیقی متن زیبایش چنان ترکیب جذابی را ایجاد میکنند که واقعا شوق دنبال کردن مراحل بازی در بازیکن را افزایش میدهند و همین یک وجه تمایز ویژه بین Celeste و دیگر بازیهای همسبک آن است. Celeste خوب میداند از ویژگیهای محدود خود چگونه در جهت لذت بردن بازیکن از تجربه بازی بهره ببرد. خوب میداند که پس از یک چالش بزرگ و سخت، باید اندکی به بازیکن وقت تنفس بدهد و زیباییهایش را در اینطور مواقع به رخ بکشد. فقط در این میان باید بگویم که کاش بخش کمکی بازی برای همیشه غیرفعال میشد تا کسی بدون تجربه اینهمه چالش جذاب و نفسگیر بازی را به اتمام نرساند!استودیو Matt Makes Games قطعا یکی از بهترین بازیهای مستقل چند وقت اخیر را روانه بازار کرده است و حسابی باید تیم بااستعداد و حرفهای آن را تحسین کرد. بازی Celeste زیباییهای فراوانی دارد. از داستان معرکه و ارزشمندش گرفته تا گیمپلی چالشبرانگیز و جذابیتهای ظاهریاش که کاملا نیازهای بازیکن را برطرف میکنند.
نقد و بررسی کامل Celeste را میتوانید در شمارهی ۱۲۷ بازینما مطالعه نمایید
اولین بازی یک تیم مستقل کانادایی، یک بازی شدیداً زیبا،اعتیادآور و لایق ستایش است. با بررسی بازینما از بازی همراه باشید
اکثر مراحل را باید با آزمون و خطا رد کنید
پلتفرم: PC, Mac, Linux, PS4, Xone, Switch
سازنده: Matt Makes Games
ناشر: Matt Makes Games
تاریخ عرضه: ۵ بهمن ۱۳۹۶
نسخهی بررسی شده: