رستگاری یوبیسافت با افسانهی فنیکس | بررسی بازی Immortals Fenyx Rising
اورانوس
یک خروس سخنگو و تارک الدنیا، خرسی که میتواند از منجنیق استفاده کند، اشکهایی که به وزن فولاد تنه میزنند، ربالنوعی که از سرعتش برای سرقت استفاده میکند و پادشاه خدایانی که بیمزهترین شوخیهای عالم را در آستین دارد؛ همهی این موارد به ظاهر بیربط، در بازی جدید استودیو کبک یوبیسافت، یعنی Immortal Fenyx Rising جمع شده، بازیای که مشخصاً در تلاش برای تبدیل شدن به یک زلدای غیرانحصاری است و مبارزت آن شما را به یاد ساختهی قبلی همین تیم، یعنی AC: Odyssey میاندازد. اما همهی این شباهتها نه تنها باعث ضربه خوردن اثر نشده، بلکه منجر به خلق یکی از سرگرمکنندهترین بازیهای امسال شده است. با بررسی بازینما، همراه ما باشید.
کرونوس
در اولین برخوردتان با بازی، و در همان دقایق ابتدایی پرسه زدن در ساحل و بین خرابههای کشتی ویران شده، شباهت بازی به Breath Of The Wild نظرتان را به خودش جلب میکند. از سبک بصری بازی گرفته تا شکل خلق جهان و ساختار مراحل آن. همه و همه به شکل بسیار واضحی به بازی تحسینشدهی نینتندو شبیه هستد. به این شکل که در مرکز نقشهی بازی که خیلی هم بزرگ نیست، دروازهی تارتاروس قرار دارد و درون آن، تایفون، نابودگر خدایان نشسته است و پس از اسیر کردن خدایان و قهرمانان آنها، در حال فاسد کردن جهان است که ای کاش این آنتاگونیست پرداخت بهتری داشت. شما هم در نقش فنیکس، یک Mortal که از طوفان جان به سالم به در برده، قرار است تا طبق گفتهی پرومتئوس، این هیولای پلید را نابود و فساد را از جهان دور کنید. دومین شباهت بزرگ بازی هم در همین بخش مشخص میشود. درست مانند آخرین افسانهی زلدای منتشر شده، شما میتوانید در همان ابتدای بازی به سراغ دروازهی تارتاروس بروید و برای نابودی تایفون تلاش کنید. البته که نباید انتظار مبارزات آسانی را داشته باشید! همچنین میتوانید به سراغ انجام ماموریتهای مختلف بازی رفته و بعد از اینکه فنیکس به قدرت کافی برای شکست تایفون دست پیدا کرد، به سراغ قدرتمندترین دشمن بازی بروید. این شباهت با افسانهی زلدا به همین دو مورد ختم نمیشود. بازی حتی در چینش مراحل، شکل پیشروی و قدرتمند شدن شخصیت اصلی، طراحی سیاهچالهها و پازلهای درونشان هم شباهت بسیار زیادی با زلدا دارد که هر کدام را بررسی خواهیم کرد.
آفرودایت
گرافیک بازی بسیار زیباست، زیبا به معنای حقیقی واژه. چه در سرزمین همیشه بهار الههی عشق و زیر آفتاب زیبای آن باشید و چه در زمینهای نیمهی سوختهی خدای جنگ. بازی در هر محیط و زمانی میدرخشد. گذشته از زیبایی بصری، برای اولین بار با یک بازی بسیار پولیششده و تمیز از سوی یوبیسافت طرف هستیم. بازیای که دیگر خبری از آن باگهای معروف شرکت فرانسوی در آن نیست. البته که این به معنی خالی بودن بازی از باگ نیست، ولی تعداد آنها به قدری کم است که به راحتی میتوان نادیده گرفتشان و از بازی و جستجو در جهان آن لذت برد.
در این بازی خبری از مراحل فرعی نیست. تمام مراحل بازی و سیاهچالههای آن (که در بازی با نام Rift شناخته میشوند) به یک اندازه مهم هستند. زیرا برای ارتقای کامل تواناییها و مهارتهای فنیکس به انجام تمام آنها نیاز دارید. مراحل بازی که با نام کوئست معرفی میشوند هر کدام به یکی از چهار خدای اسیر مربوط میشوند و با انجام دادن آنها میتوانید موهبتهای ویژهی هر کدام از خدایان را دریافت کنید. انواع و اقسام متفاوتی از موارد جمعکردنی برای ارتقای فنیکس و قدرتهایش هم در جهان بازی پخش شده، از صاعقههای زئوس گرفته تا کریستالهای رنگارنگ. هر کدام برای ارتقای یکی از ویژگیها و تجهیزات فنیکس مورد استفاده قرار میگیرند.
ایکاروس
ما اینجا با یک بازی جهانباز طرفیم. شما در ترتیب انتخاب ماموریتها و فعالیتهای بازی کاملا آزادید ولی خب تمام این فعالیتها در نهایت به یک شکل واحد به اتمام میرسند. حتی میتوانید در ابتدا سراغ ماموریتهای آفرودایت نروید و به دنبال آزاد کردن ربالنوعهای دیگر باشید. بازی هرگز مستقیماً مانع شما نمیشود ولی چینش دشمنان و قدرتشان به شکلی است که به ناخودآگاه به سمت جهت مشخصی برای انجام فعالیتهای بازی بروید. بازی حتی با نزدیک شدن به مناطقی که دشمنان قدرتمندی دارد به بازیکن هشدار میدهد که حتما قبل از ورود به این مناطق به فکر ارتقای شخصیتاش باشد. برای ارتقا هم چارهای جز انجام مارموریتها و ریفتهای مختلف ندارید. در واقع بخش عمدهی بازی در همین ریفتها میگذرد. این چالههای عجیب که در جهان بازی پخش شدهاند دروازههایی به جهان زیرین هستند. یکی دیگر از شباهتهای بازی به زلدا هم در همین ریفتها نمایان میشود.
یکی از معدود مکانیکهای جدید بازی، امکان حرکت اجسام است. فنیکس جعبهها و گویهای بزرگ را جابهجا کند. این ویژگی در کنار مکانیک کنترل پیکان باعث شده تا سازندگان بتوانند معماهای محیطی زیادی خلق کنند. در هر ریفت با معماهایی طرف هستیم که درجهی سختیشان با عددی بین ۱ تا ۳ مشخص میشود. تمام این پازلها به خوبی طراحی شدهاند. یعنی نه آنقدر سخت هستند که برای حل آنها مجبور باشید متوسل به یوتیوب شوید و نه آنقدر ساده که نیاز بتوانید با یک بار تلاش آنها را حل کنید. در نهایت هم بازی با جایزهی مناسبی از تلاش شما برای حل این معماها قدردانی میکند.
نکتهی مهم در مورد گیمپلی و به طور کلیتر، خود بازی، شناخت درست استودیو از خود و توان استودیو، و عدم بلندپروازی بیجاست. سازندگان جهان بزرگی خلق نکردهاند، ولی جهان بازی برای داستان و محتوای آن کفایت میکند؛ در بازی دهها سلاح و مهارت ویژه طراحی نشده، ولی همان سه سلاح و چهار مهارت کاملا قابل استفاده و خوب طراحی شدهاند؛ مهمترین نتیجهی اتخاذ این تصمیمات، مفید بودن زمان گیمپلی، مکانیکها و مساحت جهان بازی است. نکتهای که نشان میدهد مرعوب کردن مخاطب با اعداد و ارقام مربوط به بازیها قرار نیست تضمینی بر موفقیت بازی باشد.
در بازی بارها به داستان ایکاروس و بلندپروازیاش اشاره میشود. شاید این اشارههای مکرر دلیلی باشد بر اینکه تیم سازنده به خوبی از این داستان قدیمی درس گرفتهاند و با عدم بلندپروازی بیش از حد، باعث سقوط بازی خود نشدهاند.
ترپسیکور
اما برسیم به جنبهی صوتی بازی. قبلتر از زیباییهای بصری بازی برایتان نوشتم. بازی در بخش صوتی دوجنبه دارد. یکی موسیقی و یکی صداگذاری. موسیقی بازی اصلا بد نیست ولی اصلا به یاد ماندنی نیست. سازنده سعی کرده تا با اضافه کردن آواها و نجواهایی به آن شخصیت بدهد ولی نتوانسته به کیفیتی در اندازهی تم اصلی موسیقی متن بازی قبلی خودشان، یعنی AC: Odyssey برسند. اما بازی در بخش صداگذاری میدرخشد. تمام شخصیتهای بازی به خوبی صداگذاری شدهاند. زئوس به زیبایی غرور و خودخواهیاش را به همراه جوکهای بیمزهای که میگوید نشان میدهد. اریس حسابی خشن و البته تو خالی صحبت میکند و… در واقع صداگذاران موفق شدهاند تا با لحنهایی درست و جذاب، تیپ هر شخصیت را به پختگی برسانند.
به نظرم اوج این زیبایی در صداگذاری به شخصیت اریس برمیگردد. تناقض عجیبی که در ظاهر، ویژگیهای شخصیتی و صدای این شخصیت وجود دارد به قدری زیاد است که انتخاب یک صدا و لحن مناسب برای آن کار بسیار سختی است، ولی یوبیسافت چنان صدا و لحن درستی برای این نسخه از خدای جنگ انتخاب کرده است که کاری جز تحسین آن نمیتوان کرد.
هارمونیا
جدیدترین بازی یوبیسافت در ادامهی همان مسیری است که شرکت فرانسوی برای تمام بازیهای تکنفرهاش در این نسل (بخوانید تمام بازیهای Assassin’s Creed) در پیش گرفته بود ولی مهمترین تفاوت Immortals Fenyx Rising در تعادل بسیار خوب آن است. این بازی نه بسیار کوتاه است و نه بسیار طولانی؛ نه در جهانی محدود و کوچک جریان دارد و نه در سرزمینی به پهناوری یونان باستان؛ نه خالی از ماموریتهای متنوع است و نه پر است از اصطلاحا فچکوئستهای مشابه.
توقع خود را در سطح معقولی نگه دارید و به سراغ ماجرای فنیکس بروید و از گشت و گذار در جهانش و شنیدن داستان خوبش لذت ببرید. بازی هرگز از شما نمیخواهد تا آن را جدی بگیرید و فقط از شما میخواهد تا از تجربهاش لذت ببرید؛ پس شما هم مانند من به پیشنهاد بازی اهمیت دهید تا بتوانید برای چند ده ساعت از این تجربهی زیبا لذت ببرید.
8.5
پلتفرم: PC, PS4, PS5, Switch, Stadia, Xone, X Series X|S
سازنده: Ubisoft
ناشر: Ubisoft
تاریخ عرضه: ۱۳ آذر ۱۳۹۹
نسخهی بررسی شده: PlayStation 4
سبک: اکشن، ماجرایی، جهانباز